جدول جو
جدول جو

معنی لاخوک - جستجوی لغت در جدول جو

لاخوک
سوراخ
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لاوک
تصویر لاوک
ظرف بزرگی که در آن خمیر کنند، تغار
فرهنگ فارسی عمید
دهی از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند، 60 هزارگزی جنوب باختری درمیان، سر راه شوسۀ بیرجند به سهل آباد، دامنه، معتدل، سکنۀ آن 118 تن، قنات دارد، محصول آن غلات، تریاک، شغل اهالی زراعت، آنجا اتومبیل رو، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
نام یکی از سیاحان مشهور فرانسوی (1744-1661). وی در ممالک مشرق به سیاحت پرداخته و از مسافرت شام و فلسطین و یمن خود سفرنامه هائی نشر داده است
لغت نامه دهخدا
(خُ)
نام دهی از دهستان مرغا. بخش ایذۀ شهرستان اهواز واقع در 51 هزارگزی باختری ایذه. کوهستانی. معتدل. زبان اهالی فارسی بختیاری و محصول آنجا غلات و راه آن مالرو است و 185 تن سکنه دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
ظرف چوبین بزرگ و مدور دارای لبه ای کوتاه تغار چوبین دیواره کوتاه: بسی برنیامد که چهار مرد بیامدند و لاوکی داشتند پر ازنان و گوشت چنانچ از بسیاری گوشت و نان از آن می افتاد آن لاوک به پیش ایشان بنهادند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاوک
تصویر لاوک
((وَ))
تغار، ظرف بزرگ
فرهنگ فارسی معین