جدول جو
جدول جو

معنی لاتمس - جستجوی لغت در جدول جو

لاتمس
(مُ)
نام باستانی کوهی میان یونیۀ آسیای صغیر (یعنی در نزدیکی قوش آطۀ امروزین) و کاریه. به موجب اساطیر یونانی دیان با اندیمن معشوق خود در این کوه ملاقات میکردند و درنزدیک این کوه قصبه ای است بهمین نام. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ)
یکی از جزایر اسپراد، و گویند یوحنا القدّیس کتاب المعراج = الرؤیا = مکاشفات را در آنجا تألیف کرد
لغت نامه دهخدا
(مِ)
ساینده. بسایندۀ بدست، امراءه لاتمنع ید لامس، یعنی فجور و زنا میکند و بلین جانب تهمت کرده میشود، رجل لا یمنع ید لامس، یعنی شوکت و غلبه ندارد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
از قرای غرب و ابوسلیمان الغربی اللامسی از اقران ابی الخیر الاقطع از آنجاست. ابوزید گوید آن قریتی است بر ساحل بحرالروم از ناحیۀ سرحدی طرسوس و بدانجا میان مسلمین و رومیان جنگی بوده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
از نامهای مردان عرب است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
مایعی سفید وندره زرد یا نارنجی رنگ که از بعض نباتات استخراج کنند شیرابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لامس
تصویر لامس
برماسنده بپساونده لمس کننده بپساونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لامس
تصویر لامس
((مِ))
لمس کننده
فرهنگ فارسی معین