جدول جو
جدول جو

معنی لابدی - جستجوی لغت در جدول جو

لابدی
(بُدْ دی)
لاعلاجی. ناچاری. بی چارگی. ضرورت. ناگزیری. آنچه که بالضروره باشد و از آن چاره نبود. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
لابدی
ناچاری ناچاری، بی چارگی، ضرورت، ناگزیری
تصویری از لابدی
تصویر لابدی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لابد
تصویر لابد
آنچه یا آنکه وجود آن ضروری یا چاره ناپذیر است، موقعیتی که خروج از آن میسر نیست یا تنها یک راه در پیش رو وجود دارد، ناگزر، کام ناکام، خوٰاه ناخوٰاه، ناکام و کام، خوٰاه و ناخوٰاه، لاعلاج، لامحاله، ناچار، لاجرم، ناگزرد، چار و ناچار، خوٰاهی نخوٰاهی، ناگزران، به ناچار، به ضرورت، ناگزیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
آنچه فنا و زوال نمی پذیرد و همیشه باقی است، جاودانی، پاینده، نابودنشدنی
فرهنگ فارسی عمید
(لَبْ با دی ی)
منسوب است به سکه اللبادین که محلتی است به سمرقند و کوی نمدگرانش خوانند. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
نسبت است به عابد بن عمرو بن مخزوم. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
نام کرسی بخش در ایالت ’لاند’ ازولایت منت دمارسان، دارای 1031 تن سکنه، آن را سابقاً آلبره میگفتند و کرسی دوک نشینی بهمین نام بود
لغت نامه دهخدا
(لُبْ با دا)
لبدی. مرغی است وگویند چون لفظ لبادی البدی را نزدیکش گویند و مکرر کنند بر زمین فرودآید و می دوسد پس میگیرند آن را، گروه فراهم آمده از مردم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لُ دا)
ابل ٌ لبادی، ناقۀ گلو و سینه گرفته از بسیار خوردن صلیان. ناقه لبده کذلک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
شیر از جانوران، بسیار فراوان ناچار ناگریز ناچار بناچار: چه لابد در این هلاک خواهی شد، یا لابدی. لاعلاجی ناچاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
جاودانی، پایندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عابدی
تصویر عابدی
هیرمنی پرستند گی عابد بودن عبادت پرستش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
((اَ بَ))
جاوید، باقی، نامی از نام های خدای تعالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لابی
تصویر لابی
سرسرای بزرگ ورودی، تالار ورودی هتل و مهمان خانه (واژه فرهنگستان)، گروه یا جریانی که تلاش می کنند بر هیئت حاکمه یا بر کسانی در جهت منافع یا آرمان خود اثر بگذارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لابد
تصویر لابد
ناچار، ناگزیر، گویا، چنان که معلوم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
همیشگی، جاوید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اابدی
تصویر اابدی
الأبديّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
Eternal, Perpetual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
éternel, perpétuel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بلادیده، رنج کشیده
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
永遠の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
נִצְחִי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
शाश्वत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
abadi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
นิรันดร์ , ชั่วนิรันดร์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
eeuwig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
wieczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
eterno, perpetuo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
eterno, perpetuo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
eterno, perpétuo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
永恒的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
вічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
ewig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
вечный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ابدی
تصویر ابدی
영원한
دیکشنری فارسی به کره ای