جدول جو
جدول جو

معنی قیومی - جستجوی لغت در جدول جو

قیومی(قَیْ یو)
قیوم بودن. قائم بالذات بودن. پایندگی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
قیومی
به خود ایستایی ورجاوندی خودمانی قیوم بودن قائم بالذات بودن پایندگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قیوم
تصویر قیوم
(پسرانه)
قائم به ذات، بسیار پایدار، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قیومیت
تصویر قیومیت
قیوم بودن، قائم به ذات بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیوم
تصویر قیوم
پاینده، قائم به ذات، از نام های باری تعالی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
قیوم بودن. قائم بالذات بودن. (فرهنگ فارسی معین) : هرچه در عقل محال است، اﷲ بر آن قادر بر کمال است و در قدرت بی احتیال است، و در قیومیت بی گشتن حال است. (فرهنگ فارسی معین از کشف الاسرار ج 2 ص 507)
لغت نامه دهخدا
(بَیْ یو)
محمد افندی بیومی. (1268 هجری قمری) ریاضیدان مصری، وی در نخستین هیأت علمی بسال 1241هجری قمری از طرف حکومت مصر به فرانسه رفت و پس از نه سال توقف در فرانسه بسال 1250 هجری قمری بمصر بازگشت و در مدرسه مهندسی بولاق در قاهره به تدریس آغاز کردو به اتفاق رفاعه بک بترجمه کتابهای تاریخی و جغرافیایی پرداخت. او راست: ثمرهالاکتساب (در علم حساب). جامع الثمرات (در مثلثات). الجبر و المقابله. و میکانیک و هندسۀ توصیفی. (از معجم المطبوعات العربیه)
لغت نامه دهخدا
(فَیْ یو)
منسوب به فیوم که جایی است در مصر. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
جائی است در جزیره یا در بابل. (منتهی الارب) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قیوم
تصویر قیوم
پاینده، قائم بذات
فرهنگ لغت هوشیار
چون قیومی درتازی نیامده خودایستایی خود پایابی قیوم بودن قائم بالذات بودن: هر چه در عقل محالست الله بر آن قادر بر کمالست و در قدرت بی احتیالست و در قیمومیت بی گشتن حالست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیوم
تصویر قیوم
((قَ یُّ))
از نام های خداوند به معنای قائم به ذات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیومیت
تصویر قیومیت
سرپرستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قومی
تصویر قومی
Ethnic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قومی
تصویر قومی
ethnique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قومی
تصویر قومی
민족적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قومی
تصویر قومی
نسلی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قومی
تصویر قومی
জাতিগত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قومی
تصویر قومی
เชื้อชาติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قومی
تصویر قومی
kikabila
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قومی
تصویر قومی
民族的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قومی
تصویر قومی
民族的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قومی
تصویر قومی
אתני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قومی
تصویر قومی
etniczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قومی
تصویر قومی
etnis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قومی
تصویر قومی
जातीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قومی
تصویر قومی
etnisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قومی
تصویر قومی
etnico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قومی
تصویر قومی
étnico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قومی
تصویر قومی
етнічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قومی
تصویر قومی
ethnisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قومی
تصویر قومی
этнический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قومی
تصویر قومی
étnico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ملّی
دیکشنری اردو به فارسی