جدول جو
جدول جو

معنی قیطی - جستجوی لغت در جدول جو

قیطی
گرمازارد بچه تابستانی
تصویری از قیطی
تصویر قیطی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قسطی
تصویر قسطی
پسادست، گاهانه، ماهانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قحطی
تصویر قحطی
خشکسالی، کمیابی، نایابی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قیچی
تصویر قیچی
برشگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خیطی
تصویر خیطی
گله شتر مرغ، گله ملخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوطی
تصویر قوطی
جعبۀ کوچک مقوایی یا فلزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیطس
تصویر قیطس
از صورت های فلکی نیمکرۀ جنوبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قحطی
تصویر قحطی
خشک سالی و نایاب شدن و کم یاب شدن خواربار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیسی
تصویر قیسی
نوعی زردآلوی خوش طعم و درشت، خشک کردۀ این نوع زردآلو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاطی
تصویر قاطی
مخلوط، در آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
از نژاد قبط منسوب به قبط از قوم قبط از نژاد قبط، جمع اقباط یا ماههای قبطی. عبارتند از: توت (توث) باوی اثور کراق طوفی ماخبر فامینوث فرموثی باخون باونی افبقی ماسوری
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده غاز سالی خشکسالی شویش، نایابی خشکسالی، نایابی کمیابی: برای یکدم تیغ تو صد خون می شود برهم درین کشور ز بختم قحطی آب است پنداری. (میر یحیی شیرازی) توضیح چون قحط درعربی مصدر است احتیاجی بافزودن حاصل مصدر نیست ولی چون در تداول فارسی قحط را به صورت صفت بکار می برند قحطی را نیز استعمال کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبیطی
تصویر قبیطی
کبیتا قمیطا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرطی
تصویر قرطی
جلف، لوس، دشنامی است پسران و مردان جوان را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلطی
تصویر قلطی
سرکش: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیفی
تصویر قیفی
تگاوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیطس
تصویر قیطس
یونانی تازی گشته آس از گیاهان، نهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
قیسی بنگرید به قیسی یکی ازانواع زردالو که بسیار شیرین و مطبوع است و در اطراف دماوند فراوان است: دانه قیسی را اگر مغزش را تنها در زمین بکاری چیزی نروید. چون با پوست بهم بکاری بروید. پس دانستم که صورت نیز در کارست. نماز نیز در باطن است، زردآلوی خشک شده و برگه زردالو که به نام کشته و برگه نیز نامیده می شود، شفتالوی خشک شده، زردالویی که خشک کنند و مغز بادام یا هسته زردالوآگین و حشواو کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیسی
تصویر قیسی
نوعی از زرد آلو که خوش طعم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیری
تصویر قیری
در تازی نیامده گژفی زفتی گژفیک منسوب به قیر مربوط به قیر، سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوطی
تصویر قوطی
ظرف فلزی دردار که در آن چیزها را محفوظ نگه میدارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیحی
تصویر قیحی
درتازی نیامده چرکی پلشتی منسوب به قیح پلشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیچی
تصویر قیچی
آلتی که بوسیله آن پارچه و کاغذ و اشیا دیگر را ببرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قحطی
تصویر قحطی
خشکسالی، نایابی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیطس
تصویر قیطس
((قَ طَ))
نام یکی از صور فلکی که به شکل نهنگ است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیسی
تصویر قیسی
((قَ یا قِ یْ))
نوعی از زردآلو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیچی
تصویر قیچی
((قِ))
ابزاری که به وسیله آن پارچه، کاغذ و اشیاء دیگر را می برند و دارای دو شاخه برنده است که از وسط به یکدیگر وصل شده اند، مقراض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قوطی
تصویر قوطی
ظرفی برای نگه داری یا حمل چیزی به شکل هندسی منظم با ته مسطح، جعبه، به ویژه جعبه کوچک
توی قوطی هیچ عطاری پیدا نشدن: بسیار عجیب و غیرمنتظره بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قسطی
تصویر قسطی
((قِ))
منسوب به قسط، چیزی که پول خرید آن به صورت قسط پرداخت می شود، تقسیط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبطی
تصویر قبطی
از مردم مصر قدیم، زبانی از خانوادۀ زبان های سامی ی حامی که در قدیم در مصر رایج بود و اکنون متداول نیست و فقط عدۀ کمی از مردم و روحانیان آن را حفظ کرده اند، خطی متعلق به مصریان باستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیچی
تصویر قیچی
وسیله ای با دو تیغۀ دسته دار برای بریدن کاغذ، پارچه و مانند آن
قیچی زدن (کردن): چیزی را با قیچی برش دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قحطی
تصویر قحطی
Starvation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
голодание
دیکشنری فارسی به روسی