- قیشور
- یونانی تازی گشته سنگ پا پاخار، کف دریا سنگ پا
معنی قیشور - جستجوی لغت در جدول جو
- قیشور ((قَ یا ق))
- سنگ پا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خشکسال، مرد بد شگون، پسرو اسپ
متدین بدین غیر رسمی
ریش دار، ریشو، برای مثال مانا که خلد پرده ز رخسار برگرفت / یا ساده گشت ریشور دهر را عذار (اثیرالدین اخسیکتی - لغت نامه - ریشور)
سفیداب که زنان برای روشن کردن رنگ چهره به کاربرند، جمع قشر، پوشش ها پوسته ها جمع فقشر پوستها: غرض ایزدی حکیمانند وین فرومایگان خس اند و قشور. (جامع الحکمتین 178)
گمنژاد گم تبار
قشرها، لایه ها، پوسته ها، پوست و پوشش های چیزی، جمع واژۀ قشر
سنگ پا سنگ پا