جدول جو
جدول جو

معنی قیاقولان - جستجوی لغت در جدول جو

قیاقولان
گرفتن گردن و سر حریف در زیر بغل و زور دادن، (فرهنگ فارسی معین از رسالۀ مندرج در مجموعۀ خطی بدون اسم کتاب خانه ملک، توبا 98)
لغت نامه دهخدا
قیاقولان
پارسی است غیاغولان از فندهای کشتی گرفتن گردن و سر حریف در زیر بغل خطی و ورز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
قیاقولان
گرفتن گردن و سر حریف در زیر بغل و زور دادن
تصویری از قیاقولان
تصویر قیاقولان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اسم روغن زفت است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به قسالاون شود
لغت نامه دهخدا
چوبی است که بدان کشتی را برند. اداری ٔ صدرها بالقیقلان. (بلوغ الارب ج 3 ص 366)
لغت نامه دهخدا