جدول جو
جدول جو

معنی قَبُول - جستجوی لغت در جدول جو

قَبُول
مقبولیت، پذیرش
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قابول
تصویر قابول
قسمت بیرون آمدۀ عمارت مانند سایه بان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبول
تصویر قبول
پذیرفتن و گرفتن چیزی، گفتار کسی را به راستی و درستی پذیرفتن، پذیرفته
قبول افتادن: پذیرفته شدن، مقبول واقع شدن، برای مثال صالح و طالح متاع خویش نمودند / تا چه قبول افتد و چه در نظر آید (حافظ - ۴۷۲)
قبول شدن: پذیرفته شدن
قبول کردن: پذیرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قبول
تصویر قبول
پذیرفتن، پذیرائی، مقبول
فرهنگ لغت هوشیار
مخارجه عمارت، ناوادانی که بر کناره های بام سازند تا آب باران در آن جمع آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبول
تصویر قبول
((قُ))
خوبی، زیبایی، جمال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبول
تصویر قبول
((قَ))
پذیرفتن، پذیرایی، پذیرش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبول
تصویر قبول
پیش آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبول
تصویر قبول
پذیرش، پذیرفته شده
فرهنگ واژه فارسی سره
مرسوم بودن، پذیرش سنّت
دیکشنری عربی به فارسی
غیرقابل قبول بودن، عدم پذیرش، غیرقابل قبولی
دیکشنری عربی به فارسی
به طور قابل قبول، به صورت پذیرفته شده
دیکشنری عربی به فارسی
گفته، بگو
دیکشنری عربی به فارسی
فضول، کنجکاوی
دیکشنری عربی به فارسی
انتخاب پذیری، پذیرش
دیکشنری عربی به فارسی
هدر شده، هدر رفت
دیکشنری عربی به فارسی
قابل بخشش، قابل قبول
دیکشنری عربی به فارسی
چشم بسته، غل و زنجیر
دیکشنری عربی به فارسی
صبور، بیمار
دیکشنری عربی به فارسی
چهره درهم، اخم کردن، عبوس، ترشرویی
دیکشنری عربی به فارسی
رنجوری، پژمردگی
دیکشنری عربی به فارسی
شرمنده، خجالتی
دیکشنری عربی به فارسی
کسالت آور، بی حالی
دیکشنری عربی به فارسی