از امرای آق قویونلو است. در 896 هجری قمری بجای پدرش یعقوب میرزا به حکومت رسید و تا 898 حکومت کرد. از طرف شاهزادگان بایندری امیر مسیح میرزا پسر حسن بیگ به مخالفت او برخاست و از بایسنقر شکست خورد و به قتل رسید و بایسنقر در تبریز باستقلال به حکومت پرداخت ولی رستم بیگ پسر مقصودبیگ با او از در مخالفت درآمد و سرانجام بایسنقر در جنگ با ابیه سلطان سردار رستم بیگ پس از یک سال و هشت ماه حکومت بقتل رسید. و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 187 و 440-436 و مرآت البلدان ج 1 ص 402 و از سعدی تا جامی ص 459 و رجال حبیب السیر ص 225 و عالم آرای عباسی ص 22 و 23 شود
از اُمرای ِ آق قویونلو است. در 896 هجری قمری بجای پدرش یعقوب میرزا به حکومت رسید و تا 898 حکومت کرد. از طرف شاهزادگان بایندری امیر مسیح میرزا پسر حسن بیگ به مخالفت او برخاست و از بایسنقر شکست خورد و به قتل رسید و بایسنقر در تبریز باستقلال به حکومت پرداخت ولی رستم بیگ پسر مقصودبیگ با او از در مخالفت درآمد و سرانجام بایسنقر در جنگ با ابیه سلطان سردار رستم بیگ پس از یک سال و هشت ماه حکومت بقتل رسید. و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 187 و 440-436 و مرآت البلدان ج 1 ص 402 و از سعدی تا جامی ص 459 و رجال حبیب السیر ص 225 و عالم آرای عباسی ص 22 و 23 شود
نام طائفه ای از امرای ترکمان، رقبای قبیلۀ قره قویونلو که از 780 تا 908 ه، ق، در آذربایجان و دیاربکر حکمرانی داشتند و شاه اسماعیل صفوی در 907 در جنگ شرور آنان را مغلوب و منقرض کرد، قرایولق عثمان، حمزه، جهانگیر، اوزون حسن، خلیل، یعقوب، بایسنقر، رستم، احمد، مراد، الوند، مراد (بار دوم) نام امرای این طایفه است
نام طائفه ای از امرای ترکمان، رقبای قبیلۀ قره قویونلو که از 780 تا 908 هَ، ق، در آذربایجان و دیاربکر حکمرانی داشتند و شاه اسماعیل صفوی در 907 در جنگ شرور آنان را مغلوب و منقرض کرد، قرایولق عثمان، حمزه، جهانگیر، اوزون حسن، خلیل، یعقوب، بایسنقر، رستم، احمد، مراد، الوند، مراد (بار دوم) نام امرای این طایفه است
دهی از دهستان تکاب بخش نوخندان شهرستان دره گز واقع در 9 هزارگزی جنوب خاوری نوخندان و سر راه مالرو عمومی نوخندان. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 579 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. مزرعۀ جوی بهار جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان تکاب بخش نوخندان شهرستان دره گز واقع در 9 هزارگزی جنوب خاوری نوخندان و سر راه مالرو عمومی نوخندان. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 579 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. مزرعۀ جوی بهار جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 71 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و در مسیر شوسۀ شاهین دژ به میاندوآب. موقع آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 265 تن. آب آن اززرینه رود و محصول آن غلات، بادام، چغندر، حبوبات، کرچک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 71 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و در مسیر شوسۀ شاهین دژ به میاندوآب. موقع آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 265 تن. آب آن اززرینه رود و محصول آن غلات، بادام، چغندر، حبوبات، کرچک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان نازلو از بخش حومه شهرستان ارومیه واقع در 27 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 5 هزارگزی خاور شوسۀ ارومیه به سلماس. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 90 تن. آب آن از نازلوچای و محصول آن غلات، توتون، چغندر، حبوبات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان نازلو از بخش حومه شهرستان ارومیه واقع در 27 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 5 هزارگزی خاور شوسۀ ارومیه به سلماس. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 90 تن. آب آن از نازلوچای و محصول آن غلات، توتون، چغندر، حبوبات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان ارسکنار بخش پلدشت شهرستان ماکو واقع در 36 هزارگزی شمال باختری پلدشت و 500 گزی شمال راه ارابه رو آق گلی. موقع جغرافیایی آن جلگۀ باطلاق گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 112 تن. آب آن از قره سوو محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده قشلاق ایل جلالی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان ارسکنار بخش پلدشت شهرستان ماکو واقع در 36 هزارگزی شمال باختری پلدشت و 500 گزی شمال راه ارابه رو آق گلی. موقع جغرافیایی آن جلگۀ باطلاق گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 112 تن. آب آن از قره سوو محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده قشلاق ایل جلالی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش حومه شهرستان ماکو در جنوب خاوری بخش ساری. حدود آن: از شمال به دهستان چای باسار و ساری سوباسار، از جنوب به چای پاره، از خاور به گچلرات، از باختر به به به جیک. قسمت شمالی و خاوری آن تقریباً جلگه و مالاریایی و قسمت جنوبی و باختری آن کوهستانی معتدل و ازحیث آب نسبت به دهستانهای دیگر بخش در مضیقه میباشد، و اجباراً به وسیلۀ حوضچه هایی که از آب قنات و چشمه و برخی از آب باران و برف تهیه و پر مینمایند و به مصرف زراعتی میرسانند، و این عمل باعث تولید پشۀ مالاریا در این دهستان گردیده است. صنایع دستی آنان جوراب بافی و محصول عمده آن غلات، کشمش و در بعضی از قرا پنبه کاری نیز معمول است. دهستان قره قویون از 46 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمیع نفوس آن در حدود 9520 نفر و قراء مهمش شاه بلاغی، موخور، فیشل، صوفی، تازه کند (مرکز دهستان) است. راههای عمده این دهستان راه شوسۀ ماکو به خوی میباشد که از شمال باختری به جنوب خاوری دهستان ادامه دارد. نام دهستان به نام طایفۀ ساکنین فعلی (قره قویون) معروف گردیده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش حومه شهرستان ماکو در جنوب خاوری بخش ساری. حدود آن: از شمال به دهستان چای باسار و ساری سوباسار، از جنوب به چای پاره، از خاور به گچلرات، از باختر به به به جیک. قسمت شمالی و خاوری آن تقریباً جلگه و مالاریایی و قسمت جنوبی و باختری آن کوهستانی معتدل و ازحیث آب نسبت به دهستانهای دیگر بخش در مضیقه میباشد، و اجباراً به وسیلۀ حوضچه هایی که از آب قنات و چشمه و برخی از آب باران و برف تهیه و پر مینمایند و به مصرف زراعتی میرسانند، و این عمل باعث تولید پشۀ مالاریا در این دهستان گردیده است. صنایع دستی آنان جوراب بافی و محصول عمده آن غلات، کشمش و در بعضی از قُرا پنبه کاری نیز معمول است. دهستان قره قویون از 46 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمیع نفوس آن در حدود 9520 نفر و قراء مهمش شاه بلاغی، موخور، فیشل، صوفی، تازه کند (مرکز دهستان) است. راههای عمده این دهستان راه شوسۀ ماکو به خوی میباشد که از شمال باختری به جنوب خاوری دهستان ادامه دارد. نام دهستان به نام طایفۀ ساکنین فعلی (قره قویون) معروف گردیده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهمین و سیزدهمین امرای آق قویونلو است، وی از سال 903 تا 905 هجری قمری و بار دیگر از 907 تا 908 حکمرانی کرده است. (از یادداشت مؤلف). در 903 به حکمرانی قم و از 907 تا914 حکمران یگانه شد. (از سلسله های اسلامی ص 252) دوازدهمین از خانان خوقند است، از 1261 تا حدود 1265 هجری قمری (یادداشت مؤلف)
دهمین و سیزدهمین امرای آق قویونلو است، وی از سال 903 تا 905 هجری قمری و بار دیگر از 907 تا 908 حکمرانی کرده است. (از یادداشت مؤلف). در 903 به حکمرانی قم و از 907 تا914 حکمران یگانه شد. (از سلسله های اسلامی ص 252) دوازدهمین از خانان خوقند است، از 1261 تا حدود 1265 هجری قمری (یادداشت مؤلف)
دهی است جزء دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب، دارای 714 تن سکنه، آب آن از نهر سویون چای، محصول آنجا غلات، حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است جزء دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب، دارای 714 تن سکنه، آب آن از نهر سویون چای، محصول آنجا غلات، حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
گشنیز را گویند و کزبره همان است، (برهان) (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به قورمایون شود، خشخاش، عاقرقرحا، به اصطلاح اهل دمشق عود قرح جبلی، (فهرست مخزن الادویه)
گشنیز را گویند و کزبره همان است، (برهان) (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به قورمایون شود، خشخاش، عاقرقرحا، به اصطلاح اهل دمشق عود قرح جبلی، (فهرست مخزن الادویه)
از یونانی کلن، رودۀ فراخ، - قولون افقی، (اصطلاح پزشکی) قسمتی از رودۀ فراخ را گویند که دنبالۀ قولون صاعد است و پس از آن قرار داردو بطور افقی از زیر کبد و در جلو قسمت تحتانی کلیۀراست از طرف راست شکم بطرف چپ شکم در زیر معده قرارگرفته در موقع دق شکم پس از صدای معده صدای قولون افقی شنیده میشود، قولون افقی بوسیلۀ قسمتی از صفاق بنام بند قولون عرضی بسطح خلفی شکم متصل است، قولون افقی در طرف چپ به زاویۀ طرف چپ قولون که ابتدای قولون نازل است ختم می گردد، قولون مزبور مانند خطی راست از یک طرف شکم بطرف دیگر شکم کشیده نشده، بلکه دارای انحنایی بشکل حرف M یا S خوابیده میباشد، زاویۀ راست قولون که در انتهای قولون صاعد است تقریباً قائمه است ولی زاویۀ چپ آن که در زیر طحال قرار دارد حاده است و در دنباله اش قولون نازل قرار گرفته، قولون عرضی، قولون سطحی، - قولون بالارو (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون صاعد شود، - قولون پائین رو (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون نازل شود، - قولون چپ (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون نازل شود، - قولون خاصرۀ لگنی (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون سینی شکل شود، - قولون راست (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون صاعد شود، - قولون سطحی (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون افقی شود، - قولون سینی شکل، قسمتی از رودۀ فراخ است که در دنبالۀ قولون نازل قرار دارد، این قولون در حفرۀ خاصرۀ سمت چپ جا دارد و تنگۀ فوقانی لگن را از چپ به راست بشکل قوسی می پیماید و بعداً در لگن فرومیرود و تا مقابل سومین مهرۀ خاجی میرسد و پس از آن رودۀ مستقیم قرار دارد، قولون خاصره یی لگنی، - قولون صاعد، (اصطلاح پزشکی) قسمتی از رودۀ فراخ را گویند که در بالای رودۀ کورقرار دارد و ابتدای آن از دریچۀ ایلئوککال شروع میشود که بسمت بالا میرود و طرف راست شکم قرار دارد، قولون بالارو، قولون راست، - قولون عرضی (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون افقی شود، - قولون نازل، قسمتی از رودۀ فراخ است که متعاقب زاویۀ چپ قولون افقی قرار دارد، ابتدای این قولون عمقاً در طرف چپ پهلو در زیر طحال جای دارد، قولون پائین رو، قولون چپ، (فرهنگ فارسی معین)
از یونانی کلن، رودۀ فراخ، - قولون افقی، (اصطلاح پزشکی) قسمتی از رودۀ فراخ را گویند که دنبالۀ قولون صاعد است و پس از آن قرار داردو بطور افقی از زیر کبد و در جلو قسمت تحتانی کلیۀراست از طرف راست شکم بطرف چپ شکم در زیر معده قرارگرفته در موقع دق شکم پس از صدای معده صدای قولون افقی شنیده میشود، قولون افقی بوسیلۀ قسمتی از صفاق بنام بند قولون عرضی بسطح خلفی شکم متصل است، قولون افقی در طرف چپ به زاویۀ طرف چپ قولون که ابتدای قولون نازل است ختم می گردد، قولون مزبور مانند خطی راست از یک طرف شکم بطرف دیگر شکم کشیده نشده، بلکه دارای انحنایی بشکل حرف M یا S خوابیده میباشد، زاویۀ راست قولون که در انتهای قولون صاعد است تقریباً قائمه است ولی زاویۀ چپ آن که در زیر طحال قرار دارد حاده است و در دنباله اش قولون نازل قرار گرفته، قولون عرضی، قولون سطحی، - قولون بالارو (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون صاعد شود، - قولون پائین رو (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون نازل شود، - قولون چپ (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون نازل شود، - قولون خاصرۀ لگنی (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون سینی شکل شود، - قولون راست (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون صاعد شود، - قولون سطحی (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون افقی شود، - قولون سینی شکل، قسمتی از رودۀ فراخ است که در دنبالۀ قولون نازل قرار دارد، این قولون در حفرۀ خاصرۀ سمت چپ جا دارد و تنگۀ فوقانی لگن را از چپ به راست بشکل قوسی می پیماید و بعداً در لگن فرومیرود و تا مقابل سومین مهرۀ خاجی میرسد و پس از آن رودۀ مستقیم قرار دارد، قولون خاصره یی لگنی، - قولون صاعد، (اصطلاح پزشکی) قسمتی از رودۀ فراخ را گویند که در بالای رودۀ کورقرار دارد و ابتدای آن از دریچۀ ایلئوککال شروع میشود که بسمت بالا میرود و طرف راست شکم قرار دارد، قولون بالارو، قولون راست، - قولون عرضی (اصطلاح پزشکی)، رجوع به قولون افقی شود، - قولون نازل، قسمتی از رودۀ فراخ است که متعاقب زاویۀ چپ قولون افقی قرار دارد، ابتدای این قولون عمقاً در طرف چپ پهلو در زیر طحال جای دارد، قولون پائین رو، قولون چپ، (فرهنگ فارسی معین)
یونانی تازی گشته فراخروده روده فراخ. یا قولون افقی. قسمتی از روده فراخ را گویند که دنباله قولون صاعد است و پس از آن قرار دارد و به طور افقی از زیر کبد و در جلو قسمت تحتانی کلیه راست از طرف راست شکم به طرف چپ شکم در زیر معده قرار گرفته در موقع دق شکم پس از صدای معده صدای قولون افقی شنیده می شود. قولون افقی به وسیله قسمتی از صفاق به نام بند قولون عرضی به سطح خلفی شکم متصل است. قولون افقی در طرف چپ به زوایه طرف چپ قولون که ابتدای قولون نازل است ختم می گردد. قولون مزبور مانند خطی راست از یک طرف شکم به طرف دیگر شکم کشیده نشده بلکه دارای انحنایی به شکل حرف ام یا اس خوابیده می باشد، زاویه راست قولون که در انتهای قولون صاعد است تقریبا قایمه است ولی زاویه چپ آن که در زیر طحال قرار دارد حاده است و در دنباله اش قولون نازل قرار گرفته قولون عرضی قولون سطحی یا قولون بالارو 0 قولون صاعد 0 یاقولون پایین رو 0 قولون نازل 0 یاقولون چپ 0 قولون نازل 0 یا قولون خاصره یی لگنی 0 قولون سینی شکل 0 یاقولون راست 0 قولون صاعد 0 یا قولون سطحی. یاقولون سینی شکل 0 قسمتی از روده فراخ است که در دنباله قولون نازل قرار دارد. این قولون در حفره خاصره سمت چپ جا دارد و تنگه فوقانی لگن را از چپ براست به شکل قوسی می پیماید و بعدا در لگن فرو می رود و تا مقابل سومین مهره خاجی می رسد و پس از آن روده مستقیم قرار دارد قولون خاصره یی لگنی. یا قولون صاعد. قسمتی از روده فراخ را گویند که در بالای روده کور قرار دارد و ابتدای آن از دریچه ایلئوککال شروع می شودکه به سمت بالا می رود و طرف راست شکم قرار دارد قولون بالارو قولون راست. یا قولون عرضی. قولون افقی. یا قولون نازل. قسمتی از روده فراخ است که متعاقب زاویه چپ قولون افقی قرار دارد. ابتدای این قولون عمقا در طرف چپ پهلو قرار دارد در زیر طحال جای دارد قولون پایین رو قولون چپ. یا ورم قولون. کولیت
یونانی تازی گشته فراخروده روده فراخ. یا قولون افقی. قسمتی از روده فراخ را گویند که دنباله قولون صاعد است و پس از آن قرار دارد و به طور افقی از زیر کبد و در جلو قسمت تحتانی کلیه راست از طرف راست شکم به طرف چپ شکم در زیر معده قرار گرفته در موقع دق شکم پس از صدای معده صدای قولون افقی شنیده می شود. قولون افقی به وسیله قسمتی از صفاق به نام بند قولون عرضی به سطح خلفی شکم متصل است. قولون افقی در طرف چپ به زوایه طرف چپ قولون که ابتدای قولون نازل است ختم می گردد. قولون مزبور مانند خطی راست از یک طرف شکم به طرف دیگر شکم کشیده نشده بلکه دارای انحنایی به شکل حرف ام یا اس خوابیده می باشد، زاویه راست قولون که در انتهای قولون صاعد است تقریبا قایمه است ولی زاویه چپ آن که در زیر طحال قرار دارد حاده است و در دنباله اش قولون نازل قرار گرفته قولون عرضی قولون سطحی یا قولون بالارو 0 قولون صاعد 0 یاقولون پایین رو 0 قولون نازل 0 یاقولون چپ 0 قولون نازل 0 یا قولون خاصره یی لگنی 0 قولون سینی شکل 0 یاقولون راست 0 قولون صاعد 0 یا قولون سطحی. یاقولون سینی شکل 0 قسمتی از روده فراخ است که در دنباله قولون نازل قرار دارد. این قولون در حفره خاصره سمت چپ جا دارد و تنگه فوقانی لگن را از چپ براست به شکل قوسی می پیماید و بعدا در لگن فرو می رود و تا مقابل سومین مهره خاجی می رسد و پس از آن روده مستقیم قرار دارد قولون خاصره یی لگنی. یا قولون صاعد. قسمتی از روده فراخ را گویند که در بالای روده کور قرار دارد و ابتدای آن از دریچه ایلئوککال شروع می شودکه به سمت بالا می رود و طرف راست شکم قرار دارد قولون بالارو قولون راست. یا قولون عرضی. قولون افقی. یا قولون نازل. قسمتی از روده فراخ است که متعاقب زاویه چپ قولون افقی قرار دارد. ابتدای این قولون عمقا در طرف چپ پهلو قرار دارد در زیر طحال جای دارد قولون پایین رو قولون چپ. یا ورم قولون. کولیت
قسمتی از روده فراخ که شامل سه بخش صاعد و افقی و نازل است. قولون صاعد در طرف راست شکم بالای روده و قولون نازل در سمت چپ به طرف پایین می رود. قولون افقی دنباله قولون صاعد است و به طور افقی در زیر معده قرار دارد
قسمتی از روده فراخ که شامل سه بخش صاعد و افقی و نازل است. قولون صاعد در طرف راست شکم بالای روده و قولون نازل در سمت چپ به طرف پایین می رود. قولون افقی دنباله قولون صاعد است و به طور افقی در زیر معده قرار دارد