جدول جو
جدول جو

معنی قوینانلو - جستجوی لغت در جدول جو

قوینانلو
(جِ)
دهی است از دهستان زوارم بخش شیروان شهرستان قوچان، سکنۀ آن 1013 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و میوه جات. شغل اهالی زراعت، مالداری و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد واقع در 23 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 5 هزارگزی باختر مالرو عمومی بجنورد به شقان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 279 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و میوه جات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ لَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در ده هزارگزی جنوب باختری بجنورد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 33 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان یافت بخش هوراند شهرستان اهر، سکنۀ آن 21 تن، آب آن از رود خانه قره سو و چشمه، محصول آن غلات، برنج، پنبه و سردرختی، شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا فرش و گلیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ)
دهی است از دهستان تکمران بخش شیروان شهرستان قوچان، سکنۀ آن 99 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، بنشن و میوه جات. شغل اهالی آنجا زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا