جدول جو
جدول جو

معنی قویجق - جستجوی لغت در جدول جو

قویجق
(قُ)
دهی است از بخش اترک شهرستان گنبد قابوس، 150 تن جمعیت دارد و مردم آن از طایفۀ چای وار ایگدر هستند و در این محل بشغل گله داری و زراعت دیم بحالت چادرنشینی زندگی مینمایند. آهو در اطراف آن زیاد دیده میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(جِ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 285 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، نخود، بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
ابوالحسن. نام رودی نزدیک حلب. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا