- قومیت
- وابستگی و دل بستگی به قوم و امت خود
معنی قومیت - جستجوی لغت در جدول جو
- قومیت
- زانیچ خوهی میهن دوست
- قومیت ((قُ یَّ))
- اشتراک گروهی از مردم در تاریخ و زبان و آداب و رسوم که عامل پیوند و اتحاد بین آنان است
- قومیت
- Ethnicity
- قومیت
- этничность
- قومیت
- Ethnizität
- قومیت
- etniczność
- قومیت
- етнічність
- قومیت
- ethnie
- قومیت
- etniciteit
- قومیت
- जातीयता
- قومیت
- etnisitas
- قومیت
- אתניות
- قومیت
- etnik köken
- قومیت
- kabila
- قومیت
- ชาติพันธุ์
- قومیت
- জাতিগততা
- قومیت
- قومیت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرپرستی
قیوم بودن، قائم به ذات بودن
نادرست نویسی غزمیت پارسی است بی ارزش
چون قیومی درتازی نیامده خودایستایی خود پایابی قیوم بودن قائم بالذات بودن: هر چه در عقل محالست الله بر آن قادر بر کمالست و در قدرت بی احتیالست و در قیمومیت بی گشتن حالست
Ethnic
étnico
этнический
ethnisch
etniczny