جدول جو
جدول جو

معنی قوللر - جستجوی لغت در جدول جو

قوللر
در دورۀ صفوی، عنوان عمومی هر یک از غلامان سلطنتی
تصویری از قوللر
تصویر قوللر
فرهنگ فارسی عمید
قوللر(لَ)
غلام. (تذکره الملوک). قسمی از سه قسم سپاه جدید که شاه عباس بوجود آورده بود و در تذکره الملوک به ’غلامان سر کار خاصۀ شریفه’ تعریف شده و به کلیه سلاحهایی که خاص قورچیان بود مجهز بودند. این سپاه سوار از مردم بومی کشورهای شمالی (گرجستان و قفقاز و حتی مسکوی) به خدمت گرفته میشدند. به این طریق که یا از میان گروهی که از کودکی به ایران آمده یا از کسانی که از والدین مقیم ایران متولد شده بودند انتخاب میگردیدند، از آنجا که بیشتر آنان نیاکان مسیحی مذهب داشتند در نسل اول یا دوم قبول اسلام میکردند. طبق سخن دلاواله 30000 قللر (قول) وجود داشته است که از این تعداد فقط 15000 تن سرباز بودند. شاردن تعداد آنان را 10000 تن مینویسد و میگوید که اطلاق نام قول یابنده دلیل محدودیت آزادی آنان نسبت به دیگر سپاهیان نیست و اضافه میکند شاه عباس که علاقۀ مفرطی به این افراد زبده داشت آنان را ’ینی چریهای سوار’ خویش نام نهاده بود. (سازمان اداری حکومت صفوی صص 54- 55)
لغت نامه دهخدا
قوللر
ترکی برده شاهی در زمان صفویان غلامان سلطنتی. توضیح در عهد صفویان قوللران به کلیه سلاحهایی که خاص قورچیان بود مجهز بودند. این سپاه سوار از مردم بومی کشورهای شمالی گرجستان و قفقاز و حتی مسکو به خدمت گرفته می شدند باین طریق که یا از میان گروهی که از کودکی به ایران آمده یا از کسانی که از والدین مقیم ایران متولد شده بودند انتخاب می گردیدند. از آنجه که بیشتر آنها نیاکان مسیحی داشتند در نسل اول یا دوم قبول اسلام می کردند. طبق سخن دلاواله 30000 قوللر (قول) وجود داشته است ازین تعداد فقط 15000 تن سرباز بودند. شاردن تعداد آنان را 10000 می نویسد و می گوید شاه عباس علاقه مفرطی باین افراد زبده داشت و آنان را ینی چریهای سوار خویش نام نهاده بود
فرهنگ لغت هوشیار
قوللر((لَ))
غلامان سلطنتی
تصویری از قوللر
تصویر قوللر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قوللرآقاسی
تصویر قوللرآقاسی
در دورۀ صفوی، رئیس و سرپرست غلامان سلطنتی
فرهنگ فارسی عمید
(جِ)
دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو، سکنۀ آن 70 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و اتومبیل از آن میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
به لغت اهل مشرق اندلس اسم نوعی قرصعنه است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به قرصعنه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قوللرآقاسی
تصویر قوللرآقاسی
ترکی سالار بردگان در زمان صفویان
فرهنگ لغت هوشیار
مهتر غلامان رئیس غلامان: بدین جهت جمعی از غلامان گرجی و چرکس و غیز ذلک را در سلک پادشاهان در آورده قولل آقاسی که در این دودمان رسم نبوده تعیین فرمودند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوللر آقاسی
تصویر قوللر آقاسی
مهتر غلامان، رییس غلامان
فرهنگ فارسی معین