جدول جو
جدول جو

معنی قوقلارس - جستجوی لغت در جدول جو

قوقلارس(رِ)
ترب صحرایی که یکی از گونۀهای ترب است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قوقلامیس. بخور مریم. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(پِ)
جزایر سیکلادس. جزایر یونان در دریای اژه است و از این جهت آن را بدین نام خوانند که تشکیل دایره ای دهد و به یونانی کوکلس نامند. در حدود 120هزار جمعیت دارد و مرکز آن هرموپولیس است و بزرگترین این جزایر عبارتند از:دلس، اندروس، ناکزس، پارس، سانتورن و سیرا
لغت نامه دهخدا
قوموس اغریو. قومس اغریو. کمون بری یا شاهترج بری. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
رجوع به قوقلامس شود
لغت نامه دهخدا
شقاقل. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
ترخر است که نوعی از ترب صحرایی باشد. خوردن آن بادها را بشکند. (برهان) (آنندراج). قوقالس نوعی از دوقواست و نزد بعضی تخم کرفس است. (حاشیۀ برهان چ معین از تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
نام قومی است مغولی. بیشتر شاهان مغول که در ایران حکومت کردند از این طایفه بودند. (تاریخ گزیده چ لندن ص 563، 571)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو، سکنۀ آن 70 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و اتومبیل از آن میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
عقرب. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
به لغت اهل مشرق اندلس اسم نوعی قرصعنه است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به قرصعنه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قوقالس
تصویر قوقالس
قوقلارس بنگرید به قوقلارس
فرهنگ لغت هوشیار