جدول جو
جدول جو

معنی قوزوللو - جستجوی لغت در جدول جو

قوزوللو
(زِ زَ)
دهی است از دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز، سکنۀ آن 312 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، حبوب و درخت تبریزی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ)
دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاو، سکنۀ آن 84 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، حبوب و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
در تداول عامه، بمعنی کوتاه و غوزدار، غوزی، قوزدار، ظاهراً ترکیبی است از: غوز + لو، پسوند مالکیت در ترکی: پیر غوزولو
لغت نامه دهخدا
(قُزْ)
دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین، سکنۀ آن 364 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، سیب زمینی و عسل. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا قالی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد و با مختصر اصلاحی ماشین میتوان برد. طایفۀ بغدادی در تابستان برای تعلیف احشام از ساوه به کوههای جنوب این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غوزولو
تصویر غوزولو
غوزدار غوزی
فرهنگ لغت هوشیار