جدول جو
جدول جو

معنی قوزلوچه - جستجوی لغت در جدول جو

قوزلوچه
(قُزْ چَ)
دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه، سکنۀ آن 100 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، کرچک و حبوب. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُزْ جَ)
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد، سکنۀ آن 171 تن. آب آن از رود خانه مهاباد. محصول آن غلات، توتون، چغندر و حبوب. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
دهی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان، سکنۀ آن 38 تن. آب آن از قنات و چشمه. محصول آن غلات، لبنیات و انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی از دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه. در 23هزارگزی جنوب میانه و 14هزارگزی شوسۀ میانه به زنجان واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است. 140 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُزْ)
دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین، سکنۀ آن 364 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، سیب زمینی و عسل. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا قالی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد و با مختصر اصلاحی ماشین میتوان برد. طایفۀ بغدادی در تابستان برای تعلیف احشام از ساوه به کوههای جنوب این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قُزْ جِ)
دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر (خیاو) ، سکنۀ آن 319 تن. آب آن از رود قوطی گلی. محصول آن غلات، حبوب، انگور و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُزْ چَ)
دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی، سکنۀ آن 96 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قزلچه
تصویر قزلچه
ترکی سرخاب غازه گلگونه، سرخک آبله سرخ ازبیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار