جدول جو
جدول جو

معنی قورپلجه - جستجوی لغت در جدول جو

قورپلجه(اُ دُ رَ)
دهی است از دهستان آتابان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، سکنۀ آن 160 تن. آب آن از رود خانه تجن و چشمه. محصول آن برنج، غلات، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی و نمدمالی است. اهالی آن چادرنشین هستند و به مقتضای فصل تغییر محل میدهند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ)
دهی است از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. آب آن از رود خانه ارس. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. این ده محل قشلاق ایل چلیپانلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پِ)
دهی است از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، در 6 هزارگزی جنوب گنبد، در دشت معتدل هوائی واقع است و 185 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه نوده، محصولش غلات و حبوبات و صیفی و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری وقالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا