مرکب از کلمه قور بمعنی اسلحه و بیگی. رئیس قورخانه. (ناظم الاطباء). داروغۀ سلاح خانه. (آنندراج) : خواجه معین الدین مشهور به شاه غازی... در سر کار شاه عالم سلطان محمد معظم بخدمت قوربیگی که اولین پایۀ علو درجات صوریست سربلندی دارد. (مرآه الخیال). رجوع به قور شود
مرکب از کلمه قور بمعنی اسلحه و بیگی. رئیس قورخانه. (ناظم الاطباء). داروغۀ سلاح خانه. (آنندراج) : خواجه معین الدین مشهور به شاه غازی... در سر کار شاه عالم سلطان محمد معظم بخدمت قوربیگی که اولین پایۀ علو درجات صوریست سربلندی دارد. (مرآه الخیال). رجوع به قور شود
دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه. در 13هزارگزی شمال خاوری ارومیه. یک هزار و پانصد گزی باختر راه ارابه رو آده به ارومیه. جلگه. معتدل مالاریائی. سکنه 265 تن. آب آن از چشمه و نازلوچای. محصول آنجا غلات، توتون، کشمش، حبوبات، چغندر. شغل اهالی زراعت، صنایع دستی، جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه. در 13هزارگزی شمال خاوری ارومیه. یک هزار و پانصد گزی باختر راه ارابه رو آده به ارومیه. جلگه. معتدل مالاریائی. سکنه 265 تن. آب آن از چشمه و نازلوچای. محصول آنجا غلات، توتون، کشمش، حبوبات، چغندر. شغل اهالی زراعت، صنایع دستی، جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
صفت و حالت دوربین، دیدن موجودات از فاصله دور، دیدن دور بهتر از نزدیک، مآل اندیشی و عاقبت اندیشی و بصیرت، (ناظم الاطباء)، صفت و حالت دوراندیش، دوراندیشی، آخربینی، تدبیر درکارها، (یادداشت مؤلف) : تو از شهامت و کیاست و دوربینی و فراست او خبر نداری، (سندبادنامه ص 289)، و بسا زیرک و دانا که ازدوربینی در کارهای صعب افتاده اند، (سندبادنامه ص 309)، چاهی آنگاه سرگشاده به پیش چون ندیدی به دوربینی خویش، نظامی، رجوع به دوربین شود
صفت و حالت دوربین، دیدن موجودات از فاصله دور، دیدن دور بهتر از نزدیک، مآل اندیشی و عاقبت اندیشی و بصیرت، (ناظم الاطباء)، صفت و حالت دوراندیش، دوراندیشی، آخربینی، تدبیر درکارها، (یادداشت مؤلف) : تو از شهامت و کیاست و دوربینی و فراست او خبر نداری، (سندبادنامه ص 289)، و بسا زیرک و دانا که ازدوربینی در کارهای صعب افتاده اند، (سندبادنامه ص 309)، چاهی آنگاه سرگشاده به پیش چون ندیدی به دوربینی خویش، نظامی، رجوع به دوربین شود