جدول جو
جدول جو

معنی قوترو - جستجوی لغت در جدول جو

قوترو
قوتروج. و گفته اند اسم درخت وج است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوترو
تصویر گوترو
چیزی که ناشمرده و وزن ناکرده به قیمتی خریده شود، برای مثال در زمان خادم برون آمد ز در / تا خرد او جمله حلوا را به زر ی گفت او را گوترو حلوا به چند/ گفت کودک نیم دینار و اند (مولوی - ۲۰۹)
فرهنگ فارسی عمید
طایفه ای از طوایف قشقایی. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 83)
لغت نامه دهخدا
نام رودی است که آبهای جبال آقداغ بزرگ و کوچک داخل آن میشود و به تنک حمام میرسد و از آنجا بسمت شمال در امتداد قلل کوه آهنگران (آسنگران) بفاصله یک فرسنگ و نیم در امتداد آن کوه سیر میکند تا به کوه بزنیان میرسد و از آن گذشته داخل رود شیروان میشود، (جغرافیای غرب ایران ص 135)
لغت نامه دهخدا
گتره یی کتره ای ترکی ک نا شمرده نیاندیشده این واژه را در ساختار گتره یی معین ترکی ندانسته بقیمت مقطوع و بی آنکه وزن کرده یا شمرده شود: در زمان خادم برون آمد ز در تا خرد او جمله حلوا را بزر گفت: او را گوتر و حلوا بچند ک گفت: کودک نیم دینار و ادند. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوترو
تصویر گوترو
((گُ))
به قیمت مقطوع و بی آنکه وزن کرده یا شمرده شود
فرهنگ فارسی معین