جدول جو
جدول جو

معنی قنذعل - جستجوی لغت در جدول جو

قنذعل
(قِ ذَ)
احمق. (اقرب الموارد). احمق و گول. (ناظم الاطباء). رجوع به قندعل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ ذُ عَ)
موی گرداگرد سر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). قنزعه. (اقرب الموارد). رجوع به قنزعه شود. ج، قناذع. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قِ دَ)
گول. (منتهی الارب) (آنندراج). احمق. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قُ عُ / قِ عَ)
ناکس. فرومایه، خوار. بی قدر. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قُ ذُ)
مرددیوث. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قندع شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قنذعه
تصویر قنذعه
موی گردسر، پتیاره (بلا)، دشنام سخن زشت
فرهنگ لغت هوشیار