جدول جو
جدول جو

معنی قنجغه - جستجوی لغت در جدول جو

قنجغه
(قَ جُ غَ)
قنجوغه. رجوع به قنجوغه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ غَ)
و قنجوقه. فتراک. (فرهنگ شعوری). ترگون. قنجغه. (برهان) (ذیل ترگون). رجوع به قنجغه شود
لغت نامه دهخدا
(قَ جَ)
رعنایی و غنج یعنی ناز بود. (فرهنگ اسدی نخجوانی) (شعوری) :
نه لبسی نکو و نه مال و نه جاه
پس این قنجه کردن ز بهر چراست.
خفاف (از فرهنگ اسدی).
و بگمان من این کلمه یا غنجه با غین معجمه بوده و یا فنجه که صورتی از پنجه و بنزه بمعنی نوعی رقص و مجازاً بمعنی رعنایی و غنج
لغت نامه دهخدا
تصویری از قنجقه
تصویر قنجقه
ترکی آویزند ترگون فتراک سموت
فرهنگ لغت هوشیار