جدول جو
جدول جو

معنی قنبرکندی - جستجوی لغت در جدول جو

قنبرکندی
(قَمْ بَ)
دهی است از دهستان ارسکنار بخش پلدشت شهرستان ماکو، واقع در 30هزارگزی جنوب خاوری پلدشت و 2هزارگزی خاور راه ارابه رو پلدشت به قزل قشلاق. موقع جغرافیایی آن جلگه کنار ارس و گرمسیر است. سکنۀ آن 270 تن است. آب آن از ارس و چشمه و محصول آن غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ دَ)
دهی است از دهستان چالدران بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو. سکنۀ آن 176 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. این ده در دو محل بفاصله یک کیلومتر قرار دارد و به نام عنترکندی بالا و عنترکندی پایین مشهور است. سکنۀ عنترکندی بالا 103 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 20هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 6هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 386 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، نخود، بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایعدستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی است از دهستان چای باساز بخش پلدشت شهرستان ماکو، سکنۀ آن 240 تن. آب آن از جویبار پورناک. محصول آن غلات، پنبه، کنجد، کرچک، بزرک و برنج. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و اتومبیل از آن میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(نَ ظَ)
دهی است از دهستان دیزمار غربی بخش ورزقان شهرستان اهر. در 24هزارگزی راه تبریز به اهر، در ناحیتی کوهستانی و گرمسیر واقع است و 206 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه کلوچشمه تأمین می شود. محصولش غلات و برنج و پنبه و انجیر و شغل اهالی زراعت و گله داری و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قبرکنی
تصویر قبرکنی
شغل و عمل قبرکن گورکنی
فرهنگ لغت هوشیار