جدول جو
جدول جو

معنی قناطیر - جستجوی لغت در جدول جو

قناطیر
قنطره ها، پل ها، سازه هایی بر روی رودخانه یا دره یا خیابان و امثال آن، جمع واژۀ قنطره
تصویری از قناطیر
تصویر قناطیر
فرهنگ فارسی عمید
قناطیر(قَ)
جمع واژۀ قنطار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قنطار شود.
- قناطیر مقنطره، مبالغه است بمعنی قناطیر کامله چون بدرۀ مبدره و الف مؤلفه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
قناطیر
جمع قنطار، بنگرید به قنطار جمع قنطار
تصویری از قناطیر
تصویر قناطیر
فرهنگ لغت هوشیار
قناطیر((قَ))
جمع قنطار
تصویری از قناطیر
تصویر قناطیر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قناطر
تصویر قناطر
جمع واژۀ قنطره، پل، سازه ای بر روی رودخانه یا دره یا خیابان و امثال آن برای عبور از روی آنها، دهله، خدک، بل، پول، جسر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دنانیر
تصویر دنانیر
دینارها، مسکوکات طلا، جمع واژۀ دینار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قماشیر
تصویر قماشیر
کماشیر، صمغ کرفس کوهی، صمغی زرد رنگ با بوی تند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قنادیل
تصویر قنادیل
قندیل ها، مشعلهایی که از سقف آویزان می کنند، چراغ آویز ها، جمع واژۀ قندیل
فرهنگ فارسی عمید
(قَ طِ حُ ذَ فَ)
موضعی است نزدیک کوفه. (از منتهی الارب). و آن را قناطر بنی دارا خوانند. (از معجم البلدان). رجوع به قناطر حذیفه شود
لغت نامه دهخدا
(قَ طِ)
نسبت است به قناطر و آن موضع یا محله ای است به اصفهان، نسبت است به قناطر و آن شهری است به اندلس. (منتهی الارب). رجوع به قناطر شود
لغت نامه دهخدا
(قَ طِ)
احمد بن سعید بن علی. از راویان است و منسوب است به قناطر یکی از شهرهای اندلس. (منتهی الارب). یکی از وظایف مهم روات در تاریخ اسلام، محافظت از اصالت احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) بوده است. این افراد با دقت فراوان در بررسی سندهای روایات و بررسی شرایط راویان، توانسته اند تنها احادیث صحیح را به طور دقیق منتقل کنند. روات در واقع به عنوان حافظان اصلی دین اسلام در برابر تحریفات دینی عمل کرده اند.
حسن عبدالوهاب مکنی به ابوعلی از شاعران است. دیوان شعری دارد که بسال 1912 میلادی در مصرچاپ شده است. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1529)
لغت نامه دهخدا
(قَ طِ)
جمع واژۀ قنطره. (اقرب الموارد) (آنندراج). رجوع به قنطره شود
لغت نامه دهخدا
(قِ)
امالۀ قنطار. (آنندراج از غیاث). رجوع به قنطار شود، سختی و بلاء و داهیه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
سختی و بلا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قنطر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صنانیر
تصویر صنانیر
جمع صناره، سردوک ها نوک دوک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنانیر
تصویر سنانیر
جمع سنور، گربگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنابیر
تصویر طنابیر
جمع تنبور، از ریشه پارسی تنبورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنانیر
تصویر تنانیر
جمع تنور، تنورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانطین
تصویر قانطین
جمع قانط در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراطیس
تصویر قراطیس
جمع قرطاس، رخنه ها، کاغذها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قماشیر
تصویر قماشیر
پارسی تازی گشته کماشیر (صمغ کرفس کوهی) صمغ کرفس کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناشیر
تصویر تناشیر
سرمشقهای کودکان دبستانی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع زنبور، کلیزان کبتان حشره ایست از راسته نازک بالان که دارای چهار بال نازک است و قطعات دهانیش بیشتر لیسنده است. تغییر شکل این حشره کامل است. زنبوران معمولا به طور اجتماع با تشکیلات منظم میزیند و در سوراخهاو شکافهای بین دیوار یا زمین لانه هایی برای خود تهیه میکنند که فاقد ذخیره غذای است زنبور دارای سوزن زهر آلودی است موسوم به نیش که به کیسه زهری مرتبط است و حشره برای دفاع یا بی حس کردن شکار و احیانا کشتن آن از نیش خود استفاده میکنند. در تداول عامه زنبور به دو نوع ازین حشره اطلاق شود: زنبوهای زرد رنگ که کوچکترند زنبورهای سرخ رنگ که درشت تر میباشند. از لحاظ زندگی و طرز تعذیه هر دو نوع یکسانند ولی از کلمه زنبور بیشتر مراد زنبور زرد رنگ است زنبور زرد زنبور تخمی. یا زنبور خرمایی زنبور سرخ. یا زنبورسرخ گونه ای زنبور که از زنبورهای زرد درشت تر است و طول اندامش تا 3 سانتیمتر میرسد و بیشتر در حفره های پوسیده تنه درختان و شکاف دیوارها لانه دارد. نیش وی از زنبورهای زرد رنگ دردناک تر است زنبور گاوی زنبور خرمایی زنبور طلایی سوسک طلایی. یا زنبور عسل حشره ایست از راسته نازک بالان که دارای نژادهای مختلف است و از روی رنگشان تمییز داده میشود. زنبور عسل ممکن است سیاه قهوه ای زرد طلایی و دو رنگ باشد بعصی نژادهای آن خونسرد و ملایم و برخی بسیار عصبانی و موذیند. حشره ایست اجتماعی در بعض امکنه به تعداد 30 تا 40 هزار در یک جا و به کمک هم زندگی میکنند. در هر اجتماع زنبور عسل یک ماده موسوم به ملکه یا شاهنگ وجود دارد که درازای بدنش در حدود 2 سانتیمتر و مخروطی شکل است و بالهایش به انتها نمیرسد. ملکه غریب 4 یا 5 سال عمر میکند. بقیه ماده زنبورهای یک اجتماع ماده های عقیم و موسوم به عمله میباشد. و طول بدنشان بین 12 تا 14 میلیمتر و انتهای بدنشان بیضی است. در هر اجتماع زنبور عسل بین 500 تا 5000 زنبور نر وجود دارد. بالهای زنبورهای نر از انتهای بدن هم میگذرد و قدشان بین 15 تا 17 میلیمتر است. عمرشان 3 تا 4 ماه است. عمر زنبورهای تابستانی بین 6 تا 8 هته و عمر کارگرهای زمستانی بین 6 تا 8 ماه است ملکه و نرها کار میکنند و حتی بدون کمک کارگران هم تغذیه نمیتوانند بکنند از فواید زنبور عسل تهیه عسل و موم است زنبورانگبین منگ انگبین نحل. یا زنبور گاوی زنبور سرخ، اخگر آتش، پرده ایست از موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خناثیر
تصویر خناثیر
سختیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنازیر
تصویر خنازیر
خوک، و بمعنی غده هائی که زیر گلو پیدا می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خناطیل
تصویر خناطیل
جمع خنطوله، ستوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابیر
تصویر انابیر
پارسی تازی شده، جمع انبار، انبارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنافیر
تصویر جنافیر
جمع جنفور، کهنه گورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زناجیر
تصویر زناجیر
جمع زنجیر، از پارسی زنجیرها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع دینار، تازی گشته دنارها سکه طلا مسکوک زر. توضیح: ارزش دینار در ایران و ممالک دیگر در ادوار مختلف فرق داشته، در عهد قاجاریه 1000، 1 قران، در عصر حاضر 100، 1 ریال، واحد پول کنونی عراق (بین النهرین) که معادل یک لیره انگلیسی است، جمع دنانیر. یا دینار رایج دیناری است که در میان مردم رواج دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساطیر
تصویر اساطیر
قصه های دروغ، افسانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قناطر
تصویر قناطر
جمع قنطره، پل های بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قنطیر
تصویر قنطیر
اماله ّ قنطار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفاهیر
تصویر قفاهیر
صورت خوب و روی نیکو را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قناطر
تصویر قناطر
((قَ طِ))
جمع قنطره، پل ها
فرهنگ فارسی معین