نسبت است به قماره و آن شهری است. رجوع به قمار و قماره شود. - عود قماری، عودی که منسوب به شهر قماره باشد: اکلیلهای پیلانش از گوهر است و لؤلؤ صندوق پیل بانش از صندل و قماری. منوچهری. بخورانگیز شد عود قماری هوا میکرد خود کافورباری. نظامی. دماغ عالم از باد بهاری هوا را ساخته عود قماری. نظامی. بفرمودش برسم شهریاری کیانی مهدی از عود قماری. نظامی. گر او را بیشه ای با استواریست مرا صد بیشه از عود قماریست. نظامی
نسبت است به قماره و آن شهری است. رجوع به قمار و قماره شود. - عود قماری، عودی که منسوب به شهر قماره باشد: اکلیلهای پیلانش از گوهر است و لؤلؤ صندوق پیل بانش از صندل و قماری. منوچهری. بخورانگیز شد عود قماری هوا میکرد خود کافورباری. نظامی. دماغ عالم از باد بهاری هوا را ساخته عود قماری. نظامی. بفرمودش برسم شهریاری کیانی مهدی از عود قماری. نظامی. گر او را بیشه ای با استواریست مرا صد بیشه از عود قماریست. نظامی
ریشه های گوشت توضیح: در دکانهای کبابی و چلو کبابی گوشتی را که برای تهیه کباب آماده کرده اند بدوا همه رگ و ریشه های آنرا با کارد جدا کنند. این رگ وریشه ها را دمار گویند. و آنها را بنام دماری بفقیران فروشند و آنان آنها را پخته و سوپ رقیقی تهیه کرده و خورند. یا دمار از کسی (روزگار کسی یا نهاد کسی) بر آوردن (در آوردن) او را بسیار عذاب دادن ویرا سخت شکنجه دادن
ریشه های گوشت توضیح: در دکانهای کبابی و چلو کبابی گوشتی را که برای تهیه کباب آماده کرده اند بدوا همه رگ و ریشه های آنرا با کارد جدا کنند. این رگ وریشه ها را دمار گویند. و آنها را بنام دماری بفقیران فروشند و آنان آنها را پخته و سوپ رقیقی تهیه کرده و خورند. یا دمار از کسی (روزگار کسی یا نهاد کسی) بر آوردن (در آوردن) او را بسیار عذاب دادن ویرا سخت شکنجه دادن