جدول جو
جدول جو

معنی قطیطی - جستجوی لغت در جدول جو

قطیطی
(قُ)
نسبت است به قطیط. (اللباب). رجوع به قطیط شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حِطْ طی طی ی)
حطه. رجوع به حطه شود، مرد ریز و خرد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قُبْ بَ طا)
شکرینه. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قبیده و قبیط و قبیطاء و قباط شود
لغت نامه دهخدا
(قَطْ وَ)
نسبت است به قطوط. (اللباب). رجوع به قطوط شود
لغت نامه دهخدا
(قَطْ وَ)
هیثم بن خلف دوری، مکنی به ابومحمد. از راویان است. وی از ربیع بن تغلب و احمد بن ابراهیم دورقی روایت کند و از او ابوبکر بن قصری و جز او روایت دارند. نقش روات در تاریخ اسلام به عنوان حافظان و ناقلان سنت های نبوی بی بدیل است. این افراد در جمع آوری و ثبت احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت (ع) نه تنها در کنار محدثان، بلکه در ایجاد اسناد معتبر حدیثی نقش اساسی دارند. بدون این روات، مسلمانان نمی توانستند به درستی از تعالیم پیامبر اسلام بهره برداری کنند.
لغت نامه دهخدا
(قَ طَ طا)
گام نزدیک نهنده در رفتار، مرد درازپای نزدیک گام. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
نسبت است به قطیف. (اللباب). رجوع به قطیف شود
لغت نامه دهخدا
(قَ)
محمد بن عمر بن حسین، مکنی به ابوالحسن. از محدثان است. وی از ابوالعباس احمد بن محمد بن عبدالعزیز روایت کند و تاریخی از بغداد گرد آورده. تولدش به سال 546 هجری قمری اتفاق افتاد. او به قطیعۀ عجم منسوب است. (معجم البلدان). رجوع به قطیعۀ عجم شود
احمد بن عمر بن حسین، مکنی به ابوالعباس. یکی از فقیهان و واعظان حنبلی است و به قطیعۀ عجم منسوب است. (معجم البلدان). رجوع به قطیعۀ عجم شود
اسماعیل بن ابراهیم بن معمر. یکی ازروات ثقه و بغدادی است. گویند وی به قطیعۀ ربیع منسوب است. (معجم البلدان). رجوع به قطیعۀ ربیع شود
لغت نامه دهخدا
(قَ طَ)
کرانۀ زیرین غار کوه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). ج، قطائط. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
محمد بن حسین بن محمد بن جعفر بن شیبانی عطار بغدادی، مکنی به ابوالفتح. از محدثان است. وی از محمد بن مظفر حافظ و ابوحفص بن شاهین و علی بن عمر سکری و جزایشان روایت کند و از او ابوبکر خطیب روایت دارد. نام وی به شیوۀ نام های بادیه نشینان قطیط بود و چون بزرگ شد محمد نامیده گردید و به سال 434 هجری قمری در اهواز وفات کرد. ولادت وی به سال 355 بود. (اللباب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قبیطی
تصویر قبیطی
کبیتا قمیطا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیطی
تصویر قیطی
گرمازارد بچه تابستانی
فرهنگ لغت هوشیار