- قطوان
- سبکرو تندرو
معنی قطوان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مادۀ روغنی شکل و سیاه رنگ که از برخی درختان مانند صنوبر، عرعر و امثال آن می چکد
قطران زغال سنگ: مادۀ سیاهی که از تقطیر زغال سنگ به دست می آید و در معالجۀ داءالصدف و اگزما به کار می رود
قطران زغال سنگ: مادۀ سیاهی که از تقطیر زغال سنگ به دست می آید و در معالجۀ داءالصدف و اگزما به کار می رود
بابونه از گیاهان
میان پشت
دمریشینه از گیاهان
مردسست
جمع اقطع، بریده دستان
چکیدن آب را گویند، قیر
جمع قطاه سنگخواران سنگخوارگان
قاطن ها، ساکنان و مقیم های مکانی، جمع واژۀ قاطن
چوب کجاوه پنبه فروش کسی که پنبه فروشد پنبه فروش، جمع قاطن ساکنان متوطنان: و قطان واهالی آن دیار که از میان جان عبید و موالی این دولت خانه اند
ماندن جای گرفتن