جدول جو
جدول جو

معنی قطنی - جستجوی لغت در جدول جو

قطنی
(قَ طَ)
حسن بن علی بن محمد. از محدثان است. ابوالقاسم حافظ گوید: وی ازابوبکر محمد بن حمید بن معیوف روایت کند و از او عبدالعزیز کتافی روایت دارد. (معجم البلدان) (آنندراج). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
لغت نامه دهخدا
قطنی
(قُ)
نوعی از قماش ابریشمین، و در عرف هندوستان مشروع خوانند. مرکب است از قطن به معنی پنبه و یای نسبت، وچون تاروپود آن از ریسمان پنبه و ابریشم میباشد نه تنها ابریشم، پوشیدن آن در شرع درست شده:
چه بگشود زنبق ز قطنی بساط
سمن چید دارائی انبساط.
؟ (از آنندراج ازبهار عجم)
لغت نامه دهخدا
قطنی
منسوب به قطن پنبه یی ساخته از پنبه، نوعی از قماش ابریشمین (در هندوستان آن را مشروع گویند)، . . قباهای قطنی و دارایی و دستار داده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قانی
تصویر قانی
سرخ، سرخ پررنگ، بسیار سرخ
فرهنگ فارسی عمید
(قُ / قَ نی یَ)
گیاه و دانه هرچه باشد، یا جز گندم و جو و انگور و خرما، یا دانه ای که به پختن درآید، و نزد شافعی عدس و ماش و باقلا و کاردس (گاورس) و نخود است. (منتهی الارب) ، پارچه های بافته از پنبه. (اقرب الموارد). رجوع به قطنی شود، علف و سبزه تابستانی. ج، قطانی ّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قَ طَ نی یَ)
نسبت است به قطنا. (معجم البلدان). رجوع به قطنا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قسنی
تصویر قسنی
پارسی تازی گشته کاسنی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
گوشت ران، دنبالچه درمرغان پاره ای پنبه، چاکرهمه هزارلا درنشخوارکنندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطین
تصویر قطین
از ریشه لاتینی پنبه کار پنبه دار چارک زاور، آزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطبی
تصویر قطبی
میخی، پرک چرخ چرخش پرک به سوی میخ قطبی هرنقطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
تاشت تاشتیک آوریک (یقینی) یقینی: اجرای این امر قطعی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وطنی
تصویر وطنی
میهنی منسوب به وطن میهن ساخته و پرداخته وطن: (محصولات وطنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرنی
تصویر قرنی
قره نی بنگرید به قره نی
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی از پارسی خود خونی خونین تازی از پارسی خونی خونین سرخ بسیار سرخ سخت سرخ. یا احمر قانی. سرخ تند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطنی
تصویر تطنی
گمان بردن
فرهنگ لغت هوشیار
از ریشه لاتینی پنبه ای پارچه پنبه ای، چاش (غله ّ پاک کرده) چاش پختنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
((قَ))
حتمی، یقینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وطنی
تصویر وطنی
((وَ طَ))
منسوب به وطن، ساخته و پرداخته وطن و میهن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وطنی
تصویر وطنی
میهنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
سد در سد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
Decisive, Definitive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قطری
تصویر قطری
Diagonal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قطری
تصویر قطری
diagonal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
decisivo, definitivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قطری
تصویر قطری
диагональный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
решающий , окончательный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قطری
تصویر قطری
diagonal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
entscheidend, endgültig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قطری
تصویر قطری
diagonalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
decydujący, ostateczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قطری
تصویر قطری
діагональний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
вирішальний , остаточний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قطری
تصویر قطری
diagonal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
decisivo, definitivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قطری
تصویر قطری
diagonal
دیکشنری فارسی به پرتغالی