پنبه، گیاهی با ساقۀ ستبر و کوتاه و شاخه های نازک و برگ های درشت و گل های زرد یا سرخ رنگ که پس از رسیدن، شکافته می شود و از میان آن دانه هایی بیرون می آید که اطراف آن ها را تارهای سفید فراگرفته است
پنبه، گیاهی با ساقۀ ستبر و کوتاه و شاخه های نازک و برگ های درشت و گل های زرد یا سرخ رنگ که پس از رسیدن، شکافته می شود و از میان آن دانه هایی بیرون می آید که اطراف آن ها را تارهای سفید فراگرفته است
پنبه، و آن از درختهای صغار است و گاه بزرگ شود و تا بیست سال باقی باشد. ضماد برگ آن مطبوخ، درد مفاصل حار و بارد را نافع و با روغن گل جهت نقرس بی عدیل، و مغز پنبه دانه ملین مسخن و با سکنجبین در محرورین و با دارچینی در مبرودین به غایت مبهی و روغن تخم آن نافع سرفه و مغص. (منتهی الارب). اسم جنس است و قطعه ای از آن قطنه است و گاه به اقطان جمع بسته میشود. (اقرب الموارد)
پنبه، و آن از درختهای صغار است و گاه بزرگ شود و تا بیست سال باقی باشد. ضماد برگ آن مطبوخ، درد مفاصل حار و بارد را نافع و با روغن گل جهت نقرس بی عدیل، و مغز پنبه دانه ملین مسخن و با سکنجبین در محرورین و با دارچینی در مبرودین به غایت مبهی و روغن تخم آن نافع سرفه و مغص. (منتهی الارب). اسم جنس است و قطعه ای از آن قطنه است و گاه به اَقطان جمع بسته میشود. (اقرب الموارد)
پنبه. (منتهی الارب). و آن از درختهای صغار است و گاهی کلان باشد و تا بیست سال باقی بماند. (آنندراج) : کأن ّ مجری دمعهاالمستن قطنﱡه من اجود القطن. راجز. و تشدید به خاطر ضرورت شعر است. (اقرب الموارد)
پنبه. (منتهی الارب). و آن از درختهای صغار است و گاهی کلان باشد و تا بیست سال باقی بماند. (آنندراج) : کأن ّ مجری دمعهاالمستن قُطُنﱡه ُ من اجود القطن. راجز. و تشدید به خاطر ضرورت شعر است. (اقرب الموارد)
جمع واژۀ قطین. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قطین شود، جمع واژۀ قطان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قطان شود پنبه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قطن شود
جَمعِ واژۀ قطین. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قطین شود، جَمعِ واژۀ قِطان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قطان شود پنبه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قُطْن شود
سلمه، گیاهی بیابانی و خودرو دارای ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی شکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار می رود، سرمک، سرمج، سرمق، اسفناج رومی، نوعی درخت کوهی که دارای چوب سخت است
سَلمِه، گیاهی بیابانی و خودرو دارای ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی شکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار می رود، سَرمَک، سَرمَج، سَرمَق، اِسفِناجِ رومی، نوعی درخت کوهی که دارای چوب سخت است
نوعی از قماش ابریشمین، و در عرف هندوستان مشروع خوانند. مرکب است از قطن به معنی پنبه و یای نسبت، وچون تاروپود آن از ریسمان پنبه و ابریشم میباشد نه تنها ابریشم، پوشیدن آن در شرع درست شده: چه بگشود زنبق ز قطنی بساط سمن چید دارائی انبساط. ؟ (از آنندراج ازبهار عجم)
نوعی از قماش ابریشمین، و در عرف هندوستان مشروع خوانند. مرکب است از قطن به معنی پنبه و یای نسبت، وچون تاروپود آن از ریسمان پنبه و ابریشم میباشد نه تنها ابریشم، پوشیدن آن در شرع درست شده: چه بگشود زنبق ز قطنی بساط سمن چید دارائی انبساط. ؟ (از آنندراج ازبهار عجم)
حسن بن علی بن محمد. از محدثان است. ابوالقاسم حافظ گوید: وی ازابوبکر محمد بن حمید بن معیوف روایت کند و از او عبدالعزیز کتافی روایت دارد. (معجم البلدان) (آنندراج). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
حسن بن علی بن محمد. از محدثان است. ابوالقاسم حافظ گوید: وی ازابوبکر محمد بن حمید بن معیوف روایت کند و از او عبدالعزیز کتافی روایت دارد. (معجم البلدان) (آنندراج). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
برش، قطع، کات (Cut) در هنگام فیلمبرداری به فرمانی از سوی کارگردان یا افراد مرتبط برای قطع کار دوربین صدا و بازی معمولا پس از برداشت کامل نما یا عدم رضایت کارگردان از نماهای فیلمبرداری شده گفته می شود، کات در تدوین فیلم به معنی انتقال از نمایی به نمای دیگر برای اندازه سازی نما به لحاظ زمانی مکانی و حرکتی که با بریدن (Cutting) بخشهایی از نگاتیوهای برداشت شده و چسباندن (Joining) آنها به هم حاصل میشود. تغییر ناگهانی از نمایی به نمای دیگر و عمل برش زدن فیلم در روی میز تدوین، ، کات به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در دست کارگردان و تدوین گر، نقش بسیار مهمی در روایت داستان و خلق احساسات مختلف در مخاطب دارد.
برش، قطع، کات (Cut) در هنگام فیلمبرداری به فرمانی از سوی کارگردان یا افراد مرتبط برای قطع کار دوربین صدا و بازی معمولا پس از برداشت کامل نما یا عدم رضایت کارگردان از نماهای فیلمبرداری شده گفته می شود، کات در تدوین فیلم به معنی انتقال از نمایی به نمای دیگر برای اندازه سازی نما به لحاظ زمانی مکانی و حرکتی که با بریدن (Cutting) بخشهایی از نگاتیوهای برداشت شده و چسباندن (Joining) آنها به هم حاصل میشود. تغییر ناگهانی از نمایی به نمای دیگر و عمل برش زدن فیلم در روی میز تدوین، ، کات به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در دست کارگردان و تدوین گر، نقش بسیار مهمی در روایت داستان و خلق احساسات مختلف در مخاطب دارد.