محمد بن حسین بن محمد بن جعفر بن شیبانی عطار بغدادی، مکنی به ابوالفتح. از محدثان است. وی از محمد بن مظفر حافظ و ابوحفص بن شاهین و علی بن عمر سکری و جزایشان روایت کند و از او ابوبکر خطیب روایت دارد. نام وی به شیوۀ نام های بادیه نشینان قطیط بود و چون بزرگ شد محمد نامیده گردید و به سال 434 هجری قمری در اهواز وفات کرد. ولادت وی به سال 355 بود. (اللباب)
محمد بن حسین بن محمد بن جعفر بن شیبانی عطار بغدادی، مکنی به ابوالفتح. از محدثان است. وی از محمد بن مظفر حافظ و ابوحفص بن شاهین و علی بن عمر سکری و جزایشان روایت کند و از او ابوبکر خطیب روایت دارد. نام وی به شیوۀ نام های بادیه نشینان قطیط بود و چون بزرگ شد محمد نامیده گردید و به سال 434 هجری قمری در اهواز وفات کرد. ولادت وی به سال 355 بود. (اللباب)
ده کوچکی است از بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت واقع در یکهزارگزی جنوب ساردوئیه و جنوب راه فرعی راین به ساردوئیه. سکنۀ آن 20 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت واقع در یکهزارگزی جنوب ساردوئیه و جنوب راه فرعی راین به ساردوئیه. سکنۀ آن 20 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
مؤلف لباب الانساب مینویسد: گمان میرود محله ای است به بغداد به نواحی الدور، و معلوم نیست که این همان قطوطا است یا غیر آن، و به گمانم این دو یکی است. (اللباب)
مؤلف لباب الانساب مینویسد: گمان میرود محله ای است به بغداد به نواحی الدور، و معلوم نیست که این همان قطوطا است یا غیر آن، و به گمانم این دو یکی است. (اللباب)
جمع واژۀ قطّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قطّ شود، مثال که بر آن قطع کنند. (منتهی الارب). المثال الذی یحذی علیه. (اقرب الموارد) ، مدار سم ستور، سخت برپیچیدگی و مرغولی موی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، سخت و شدید. (اقرب الموارد) ، کرانۀ بالائین غار کوه، کرانۀ کوه، کرانۀ سنگ که گویا بریده شده است. ج، اقطّه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ قِطّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قِطّ شود، مثال که بر آن قطع کنند. (منتهی الارب). المثال الذی یحذی علیه. (اقرب الموارد) ، مدار سم ستور، سخت برپیچیدگی و مرغولی موی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، سخت و شدید. (اقرب الموارد) ، کرانۀ بالائین غار کوه، کرانۀ کوه، کرانۀ سنگ که گویا بریده شده است. ج، اَقِطّه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)