قطعی(قُ عی ی) نسبت است به ابوقطعه، و آن حیی است. (منتهی الارب) ادامه... نسبت است به ابوقطعه، و آن حیی است. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
قطعی(قُ طَ عی ی) نسبت است به قطیعه، و آن بطنی است از زبید. (اللباب) ادامه... نسبت است به قطیعه، و آن بطنی است از زبید. (اللباب) لغت نامه دهخدا
قطعی تاشت تاشتیک آوریک (یقینی) یقینی: اجرای این امر قطعی است ادامه... تاشت تاشتیک آوریک (یقینی) یقینی: اجرای این امر قطعی است تصویر قطعی فرهنگ لغت هوشیار
قطعی حتمی، مسلم، یقینی، روشن، صریح، واضحمتضاد: غیرقطعی ادامه... حتمی، مسلم، یقینی، روشن، صریح، واضحمتضاد: غیرقطعی فرهنگ واژه مترادف متضاد