جدول جو
جدول جو

معنی قطری - جستجوی لغت در جدول جو

قطری
(قَ)
نسبت است به قطر. (معجم البلدان). رجوع به قطر شود
لغت نامه دهخدا
قطری
(قَ ری یَ)
ده کوچکی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو از شهرستان شاهرود واقع در 12000 گزی شمال قلعه نو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 20 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
قطری
ابن فجائه. سرکردۀ گروهی از ارارقه است که بر حجاج بن یوسف خروج کردند. وی به دست اسحاق بن محمد بن اشعث کشته شد. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 281)
محمد بن حسن مرزوقی. از دانشمندان است. او راست: الداهیه الکبری علی الرائیه الصغری. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517)
ابن فجائۀ مازنی. شاعری است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
قطری
قطريٌّ
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به عربی
قطری
Diagonal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قطری
diagonal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قطری
对角的
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به چینی
قطری
आड़ा
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به هندی
قطری
диагональный
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به روسی
قطری
diagonal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به آلمانی
قطری
diagonalny
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به لهستانی
قطری
діагональний
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قطری
diagonal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قطری
diagonale
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قطری
diagonaal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به هلندی
قطری
diagonal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
قطری
対角線の
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به ژاپنی
قطری
대각선의
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به کره ای
قطری
אלכסוני
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به عبری
قطری
قطری
دیکشنری اردو به فارسی
قطری
قطری
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به اردو
قطری
তির্যক
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به بنگالی
قطری
ทแยงมุม
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به تایلندی
قطری
diagonal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قطری
diyagonal
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
قطری
mstatili
تصویری از قطری
تصویر قطری
دیکشنری فارسی به سواحیلی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سُ قُ را)
جزیره ای است به دریای هند بر چپ کسی که از بلاد زنگ آیدو عامه آن را سقوطره گویند. صبر و دم الاخوین از آنجاآید. (منتهی الارب) (آنندراج). جزیره بزرگی است در آن چندین شهر و قریه است... کسی که به بلاد زنگ رود ازآنجا بگذرد... بیشتر اهالی این مکان عرب نصرانی است از آنجا صبر و دم الاخوین آرند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(سِ طِ ری ی)
نقاد دانا. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
ناحیه ای است در یمامه. (منتهی الارب). حفصی گوید: از نواحی یمامه است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بطری
تصویر بطری
شیشه ای دهانه تنگ واستوانه ای شکل برای نوشابه وغیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقطری
تصویر سقطری
دانا نکته سنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطره
تصویر قطره
چکه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قطعی
تصویر قطعی
سد در سد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قوری
تصویر قوری
غوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قدری
تصویر قدری
اندکی، کمی
فرهنگ واژه فارسی سره