شیخ جاوی. از دانشمندان است. او راست: تسهیل الامانی فی شرح عوامل الجرجانی. کتاب دیگری به نام تسریح العوامل فی شرح العوامل از همین مؤلف در مصر به سال 1325 هجری قمری با کتاب تسهیل الاسماء به چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517)
شیخ جاوی. از دانشمندان است. او راست: تسهیل الامانی فی شرح عوامل الجرجانی. کتاب دیگری به نام تسریح العوامل فی شرح العوامل از همین مؤلف در مصر به سال 1325 هجری قمری با کتاب تسهیل الاسماء به چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517)
دهی از دهستان پوزی بخش شادگان شهرستان خرم شهر واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری شادگان و 3 هزارگزی جنوب راه ارابه رو شادگان به ایستگاه گرگر. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرم و سکنۀ آن 600 تن است. آب آن از رود خانه جراحی و محصول آن خرما، غلات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. راه در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان از طایفۀ دریس هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان پوزی بخش شادگان شهرستان خرم شهر واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری شادگان و 3 هزارگزی جنوب راه ارابه رو شادگان به ایستگاه گرگر. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرم و سکنۀ آن 600 تن است. آب آن از رود خانه جراحی و محصول آن خرما، غلات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. راه در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان از طایفۀ دریس هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
حمدان بن موسی بن جنیدوراق جرجانی، مکنی به ابوعبدالرحمان. از راویان است. وی از ابراهیم بن موسی عصار روایت کند. (اللباب). در تاریخ اسلام، روات به عنوان افرادی شناخته می شوند که از پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) احادیث نقل کرده اند و در این مسیر، از دقت و امانت داری ویژه ای برخوردار بوده اند. این افراد با تحلیل دقیق سندهای حدیث، از صحت و اصالت روایات اطمینان حاصل کرده اند و در نتیجه به حفظ سنت نبوی کمک کرده اند.
حمدان بن موسی بن جنیدوراق جرجانی، مکنی به ابوعبدالرحمان. از راویان است. وی از ابراهیم بن موسی عصار روایت کند. (اللباب). در تاریخ اسلام، روات به عنوان افرادی شناخته می شوند که از پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) احادیث نقل کرده اند و در این مسیر، از دقت و امانت داری ویژه ای برخوردار بوده اند. این افراد با تحلیل دقیق سندهای حدیث، از صحت و اصالت روایات اطمینان حاصل کرده اند و در نتیجه به حفظ سنت نبوی کمک کرده اند.
شهری است به جزیره صقلیّه (سیسیل) که گروهی از شهداء تابعین در حدود سی تن در مقبرۀ شرقی آن به خاک رفته اند. و بین قطانه و قصریانه در مشرق جزیره قبر اسد بن حارث صاحب اسدیات در فقه است. وی از بزرگان نویسندگان به شمار آید. (معجم البلدان)
شهری است به جزیره صقلیّه (سیسیل) که گروهی از شهداء تابعین در حدود سی تن در مقبرۀ شرقی آن به خاک رفته اند. و بین قطانه و قصریانه در مشرق جزیره قبر اسد بن حارث صاحب اسدیات در فقه است. وی از بزرگان نویسندگان به شمار آید. (معجم البلدان)
شاعری است ثعلبی به نام عمیر بن سیبم. (از منتهی الارب). نام وی عمر بن شیبم بن عمرو تغلبی و از شاعران نصرانی است که معاصر اخطل بود. وی به سال 710 میلادی متولد شده است. اشعاری دارد که در طبقۀ نخست به شمار می آید. شهرت وی هنگامی آغاز شد که برای مدح ولید بن عبدالملک خلیفۀ اموی به دمشق رفت، او را گفتند که خلیفه بخیل است و شاعران را چیزی نمیدهد، برو و عبدالواحد بن سلیمان را مدح کن، وی چنین کرد و وقتی از او پرسیدند که چه میخواهد، گفت آرزو میکنم که سی شتر به من صله داده شود. عبدالواحد دستور داد که پنجاه شتر با بارهای گندم و خرما و جامه به وی دهند. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1516 از مجانی الادب ج 4 ص 293). دیوان قطامی با مقدمه ای و ملاحظاتی از موسیو برت به زبان آلمانی و شروحی به زبان عربی در لیدن به سال 1902 میلادی چاپ شده است. در دار الکتب المصریه نسخه ای خطی از این دیوان موجود است که به سال 582 هجری قمری نوشته شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1516) لقب شاعری است کلبی به نام حصین بن جمال، و کنیۀ او ابوالشرقی است. (منتهی الارب)
شاعری است ثعلبی به نام عمیر بن سیبم. (از منتهی الارب). نام وی عمر بن شیبم بن عمرو تغلبی و از شاعران نصرانی است که معاصر اخطل بود. وی به سال 710 میلادی متولد شده است. اشعاری دارد که در طبقۀ نخست به شمار می آید. شهرت وی هنگامی آغاز شد که برای مدح ولید بن عبدالملک خلیفۀ اموی به دمشق رفت، او را گفتند که خلیفه بخیل است و شاعران را چیزی نمیدهد، برو و عبدالواحد بن سلیمان را مدح کن، وی چنین کرد و وقتی از او پرسیدند که چه میخواهد، گفت آرزو میکنم که سی شتر به من صله داده شود. عبدالواحد دستور داد که پنجاه شتر با بارهای گندم و خرما و جامه به وی دهند. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1516 از مجانی الادب ج 4 ص 293). دیوان قطامی با مقدمه ای و ملاحظاتی از موسیو برت به زبان آلمانی و شروحی به زبان عربی در لیدن به سال 1902 میلادی چاپ شده است. در دار الکتب المصریه نسخه ای خطی از این دیوان موجود است که به سال 582 هجری قمری نوشته شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1516) لقب شاعری است کلبی به نام حصین بن جمال، و کنیۀ او ابوالشرقی است. (منتهی الارب)
مار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) : حیه قطاری، بضم، مار سیاه که در تنه درخت جای گیرد، یا مار که زهر وی از دهنش بچکد جهت فزونی. (منتهی الارب). رجوع به قطاریه شود
مار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) : حیه قطاری، بضم، مار سیاه که در تنه درخت جای گیرد، یا مار که زهر وی از دهنش بچکد جهت فزونی. (منتهی الارب). رجوع به قطاریه شود
محمد بن سنجر. از مردم گرگان است که در قطابه سکونت داشت و در بغداد حدیث نوشت. وی از محمد بن یوسف قربانی روایت کند و گروهی از او روایت دارند. او به سال 258 هجری قمری درگذشت. (معجم البلدان)
محمد بن سنجر. از مردم گرگان است که در قطابه سکونت داشت و در بغداد حدیث نوشت. وی از محمد بن یوسف قربانی روایت کند و گروهی از او روایت دارند. او به سال 258 هجری قمری درگذشت. (معجم البلدان)
محمد بن عصام بن ابی احمد، مکنی به ابوعبدالله. از فقیهان است. وی از محمد بن نصر مروزی روایت شنیده و ابوسعید ادریس حافظ از او روایت کند. وفاتش به سال 352 هجری قمری اتفاق افتاد. نسبت او به قطوان سمرقند است. (معجم البلدان) محمد بن ایوب، مکنی به ابومحمد. از مفتیان و واعظان و مفسران است. وفات وی به سال 506 هجری قمری اتفاق افتاد. او از قطوان سمرقند است. (معجم البلدان) ابومحمد بن محمد ایوب، واعظ و مفسر بود و به سال 506 هجری قمری درگذشت. وی به قطوان سمرقند منسوب است، و مردم آن طاء را ساکن خوانند. (اللباب)
محمد بن عصام بن ابی احمد، مکنی به ابوعبدالله. از فقیهان است. وی از محمد بن نصر مروزی روایت شنیده و ابوسعید ادریس حافظ از او روایت کند. وفاتش به سال 352 هجری قمری اتفاق افتاد. نسبت او به قطوان سمرقند است. (معجم البلدان) محمد بن ایوب، مکنی به ابومحمد. از مفتیان و واعظان و مفسران است. وفات وی به سال 506 هجری قمری اتفاق افتاد. او از قطوان سمرقند است. (معجم البلدان) ابومحمد بن محمد ایوب، واعظ و مفسر بود و به سال 506 هجری قمری درگذشت. وی به قطوان سمرقند منسوب است، و مردم آن طاء را ساکن خوانند. (اللباب)
در جغرافیای قدیم ناحیه ای بوده است در بخش پنجم اقلیم هفتم که بر قطعۀ کنار دریای نیطش از بخش ششم اقلیم ششم واقع است و به دریاچۀ طرمی منتهی میشود. رجوع به ترجمه ابن خلدون ج 1 ص 148، 152، 153 شود
در جغرافیای قدیم ناحیه ای بوده است در بخش پنجم اقلیم هفتم که بر قطعۀ کنار دریای نیطش از بخش ششم اقلیم ششم واقع است و به دریاچۀ طرمی منتهی میشود. رجوع به ترجمه ابن خلدون ج 1 ص 148، 152، 153 شود
محمد بن مفضل بن عروه بن خالد بن زید بن زیاد بن میمون رازی. مولی علی بن ابی طالب (ع) و از راویان است. وی از محمد بن خالد بن حرمله عبدی و هدبه بن خالد و جز آنان روایت کند و از او حمزه بن عبدالله مالکی و محمد بن مخلد و ابوبکر شافعی و ابن ابی حاتم و جز ایشان روایت دارند. وی مردی راستگو بود. (اللباب)
محمد بن مفضل بن عروه بن خالد بن زید بن زیاد بن میمون رازی. مولی علی بن ابی طالب (ع) و از راویان است. وی از محمد بن خالد بن حرمله عبدی و هدبه بن خالد و جز آنان روایت کند و از او حمزه بن عبدالله مالکی و محمد بن مخلد و ابوبکر شافعی و ابن ابی حاتم و جز ایشان روایت دارند. وی مردی راستگو بود. (اللباب)
حمزه طاهر. از نویسندگان است. او راست: 1- اتحاد المسلمین فی الاسلام. 2- نظراتی در تمدن جهان و مذاهب سیاسی و اجتماعی آن. این کتاب را جلال نوری بیک به ترکی ترجمه کرده و حمزه طاهر و عبدالوهاب عزام آن را به عربی ترجمه کرده اند و به سال 1920 میلادی / 1338 هجری قمری در 333 صفحه در مصربه چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1507)
حمزه طاهر. از نویسندگان است. او راست: 1- اتحاد المسلمین فی الاسلام. 2- نظراتی در تمدن جهان و مذاهب سیاسی و اجتماعی آن. این کتاب را جلال نوری بیک به ترکی ترجمه کرده و حمزه طاهر و عبدالوهاب عزام آن را به عربی ترجمه کرده اند و به سال 1920 میلادی / 1338 هجری قمری در 333 صفحه در مصربه چاپ رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1507)
حصین بن یزید بن شداد بن قنان حارثی، ملقب به ذوالغصه صد سال ریاست بنی حرث بن کعب را بعهده داشت. وی صاحب روز مشهوری است در میان اعراب که در آن جنگی میان بنی الحارث و بنی عامر در گرفت ودو طرف بسیار کشته دادند. (لباب الانساب) (المرصع)
حصین بن یزید بن شداد بن قنان حارثی، ملقب به ذوالغصه صد سال ریاست بنی حرث بن کعب را بعهده داشت. وی صاحب روز مشهوری است در میان اعراب که در آن جنگی میان بنی الحارث و بنی عامر در گرفت ودو طرف بسیار کشته دادند. (لباب الانساب) (المرصع)
درتازی نیامده شاید پارسی باشد غتابی سنبوسه از خوردنی ها چیزی است مانند سنبوسه و آن را در روغن پزند. توضیح این کلمه در عربی نیامده و مولف غیاث گوید: در فارسی بودن این لفظ نظر است
درتازی نیامده شاید پارسی باشد غتابی سنبوسه از خوردنی ها چیزی است مانند سنبوسه و آن را در روغن پزند. توضیح این کلمه در عربی نیامده و مولف غیاث گوید: در فارسی بودن این لفظ نظر است