جدول جو
جدول جو

معنی قضاه - جستجوی لغت در جدول جو

قضاه
(قُ)
پوست پاره ای است تنک که بر روی بچه درکشیده باشند وقت ولادت، جمع واژۀ قاضی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
قضاه
جمع قاضی، از ریشه پارسی کادیکان داوران
تصویری از قضاه
تصویر قضاه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قضات
تصویر قضات
قاضی ها، حاکم شرع ها، دادرس ها، رواکننده های حاجت، جمع واژۀ قاضی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عضاه
تصویر عضاه
هر درخت بزرگ خاردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قضیه
تصویر قضیه
خبر، حکم، فرمان، جمله یا کلامی که معنی آن تمام باشد و بتوان دربارۀ آن حکم کرد، در علم منطق گفتاری که احتمال صدق و کذب داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
(قَ)
واحدقذی ̍. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قذی شود
لغت نامه دهخدا
(قَ)
بوی خوش دیگ. (منتهی الارب) (آنندراج) ، جمع واژۀ قده (نوعی از مار). (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
قبا و جامۀ پوشیدنی. (ناظم الاطباء) :
ترا همیشه تفاخر بگوهر اصلی است
حسود را به کلاه گهرنگار و قباه.
سلمان ساوجی (از آنندراج).
رجوع به قبا شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
غدیر. ج، اضیات، اضی ̍. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). آبگیر. (مهذب الاسماء). ایستادنگاه آب سیل و جز آن. ج، اضوات، اضیات، اضا، اضی ̍، اضاء، اضون، اضات، اضآت. (قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هضاه
تصویر هضاه
گیسو، ماده خر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قناه
تصویر قناه
مفردقنا یک نیزه نیزه، مهره پشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراه
تصویر قراه
قرائت در فارسی خونش، دانش خوانش نپی (قرآن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضاب
تصویر قضاب
گل گوشی از گیاهان یا قضاب مصری. گل تلفنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضابه
تصویر قضابه
بریده جداکرده، خرده چوب خاشاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضات
تصویر قضات
جمع قاضی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضاع
تصویر قضاع
دل پیچه شکمدرد، گردآرد که از بیختن برخیزد، ریختگی ازاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضام
تصویر قضام
دندنگیر شوره گیاه، خرمابن
فرهنگ لغت هوشیار
تاخ عشق آتش تیز و هیزم تاخ منم گر عشق بماند این چنین وای تنم پر از کوه و بیشه جزیری فراخ درختش همه عود و بادام و تاخ، شوره گز از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضاه
تصویر رضاه
جمع راض، خشنودان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اضاه
تصویر اضاه
آبگیر تالاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عضاه
تصویر عضاه
خار دار هر درخت بزرگ خاردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضبه
تصویر قضبه
سبزی خوردن لاتینی تازی گشته بیخاره از گیاهان گله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضاعه
تصویر قضاعه
سگ لاوی، گردخاک، یوزپلنگ، فروریختگی از اره پایین دیوار راگویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قباه
تصویر قباه
نادرست نویسی کپاه قبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قداه
تصویر قداه
بوی خوش قدا نیز همین آرش را دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذاه
تصویر قذاه
خاشاک در چشم یا در جام می
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطاه
تصویر قطاه
مفرد قطا یک سنگخوارک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضیه
تصویر قضیه
داستان و حکایت، دلیل، فرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضفه
تصویر قضفه
پشته سنگی، سنگخوارک از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضیه
تصویر قضیه
((قَ یِّ))
حکم و فرمان، خبر، گفتاری که احتمال صدق و کذب هر دو در آن باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قضات
تصویر قضات
((قُ))
جمع قاضی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قضاء
تصویر قضاء
((قَ))
به جا آوردن، گزاردن، داوری کردن، حکم، فرمان، سرنوشت، تقدیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عضاه
تصویر عضاه
((عِ))
هر درخت بزرگ خاردار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قضات
تصویر قضات
دادگران، داوران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قضیه
تصویر قضیه
گزاره
فرهنگ واژه فارسی سره