جدول جو
جدول جو

معنی قسولیدون - جستجوی لغت در جدول جو

قسولیدون
(قُ)
کاکنج است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به قسولیدوس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ)
دوائی است که آن را کاکنج گویند، و عروس درپرده همان است. (برهان) (آنندراج). رجوع به قسولیدون شود
لغت نامه دهخدا
نوعی از ریاحین بود و آن پیوسته سبز میباشد و در بیخ های دیوارها و جایگاه سایه دار میروید، گویند نوعی ازحی العالم است، و به عربی آذان القسیس خوانند و قدح مریم همان است، (برهان) (آنندراج)، نوعی از ابرون است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(گِ رِ تَ)
بسوریدن. بشولیدن. پشولیدن. نفرین کردن باشد. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از سروری). رجوع به بسوریدن، بشولیدن، پشولیدن و بسور شود
لغت نامه دهخدا
عنب الثعلب است، (اختیارات بدیعی) (تحفه)، به یونانی دوائیست که بفارسی روباه تربک و بعربی عنب الثعلب خوانند، (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
برغوثی است که بزرقطونا باشد. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
خرءالکلب، (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(وُ لَ)
مصغر لدون جمع واژۀ لده به معنی همزاد است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قسولیدوس
تصویر قسولیدوس
یونانی تازی گشته اروس پشت پرده کالنج از گیاهان عروسک پشت پرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوطولیدون
تصویر قوطولیدون
یونانی تازی گشته ودنه جام مریم زلف اروسان از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار