- قسراق
- مادیان تاتاری رمکه
معنی قسراق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هندی تازی شده از پکهراگ یا کند زرد زبرجد
ترکی کوزه کوزه لوله دار، نوشیانه پیاله ترکی کوزه کوزه لوله دار کاسه و کوزه لوله دار
چابک، چست و چالاک، کنایه از سرحال
سغراق، کوزۀ لوله دار سفالی یا چینی، کوزۀ شراب
ترکی از پارسی گوبراک چابک چابک چشت چالاک
یاقوت زرد، زبرجد
جمع سارق، دزدان
سارق ها، دزدها، کسانی که مال دیگران را بی خبر و پنهانی ببرند، آنانکه چیزی از دیگران بدزدند، جمع واژۀ سارق
مامور قرق و خلوت ساختن راه یا محلی قرقچی
فردی از قوم قزاق، سرباز سواره نظام روسی (در عهد تزارها و اواخر قاجاریه)، سرباز ایرانی که تحت تعلیمات صاحبمنصبان روسی تربیت شده به لباس روسی ملبس بودند (اواخر قاجاریه)