دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 4500 گزی شمال خاوری مرزبانی کنار راه مرزبانی به دیزگران. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 180 تن. آب آن از چشمه های متعدد و قنات و محصول آن غلات آبی، دیمی، لبنیات، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است، و صنایع دستی زنان بافتن قالیچه های گلیم و جاجیم است. از مرزبانی و دیزگران اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 4500 گزی شمال خاوری مرزبانی کنار راه مرزبانی به دیزگران. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 180 تن. آب آن از چشمه های متعدد و قنات و محصول آن غلات آبی، دیمی، لبنیات، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است، و صنایع دستی زنان بافتن قالیچه های گلیم و جاجیم است. از مرزبانی و دیزگران اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
وسیله ای فلزی که به در صندوق یا خانه می زنند و در را با آن می بندند، کلیدان قفل ابجد: نوعی قفل که با حروف الفبا باز و بسته می شود قفل رومی: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو قفل رومی آوردی در آهنگ / گشادی قفل گنج از روم و از زنگ (نظامی۱۴ - ۱۸۰)، بلبل همی سراید چون باربد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری - ۳۳۷)
وسیله ای فلزی که به در صندوق یا خانه می زنند و در را با آن می بندند، کلیدان قفل ابجد: نوعی قفل که با حروف الفبا باز و بسته می شود قفل رومی: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مِثال چو قفل رومی آوردی در آهنگ / گشادی قفل گنج از روم و از زنگ (نظامی۱۴ - ۱۸۰)، بلبل همی سراید چون باربَد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری - ۳۳۷)
گفتگو، گفتار، سر و صدا و هیاهو قال و قیل: گفتگوی مردم، گفتگوی درهم و برهم، برای مثال از قال و قیل مدرسه حالی دلم گرفت / یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم (حافظ - ۷۰۲) قال و مقال: قال مقال، گفتگو، هیاهو
گفتگو، گفتار، سر و صدا و هیاهو قال و قیل: گفتگوی مردم، گفتگوی درهم و برهم، برای مِثال از قال و قیل مدرسه حالی دلم گرفت / یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم (حافظ - ۷۰۲) قال و مقال: قال مقال، گفتگو، هیاهو
آنچه اول و ابتدا نداشته باشد، همیشگی، دیرینگی، زمان بی ابتدا زلل، در علم عروض اجتماع خرم و هتم است که از مفاعیلن فاع باقی بماند و فعل به جای آن بگذارند، لغزیدن و افتادن، از حق و صواب منحرف گشتن، لغزش، خطا، کمی، نقصان
آنچه اول و ابتدا نداشته باشد، همیشگی، دیرینگی، زمان بی ابتدا زلل، در علم عروض اجتماع خرم و هتم است که از مفاعیلن فاع باقی بماند و فعل به جای آن بگذارند، لغزیدن و افتادن، از حق و صواب منحرف گشتن، لغزش، خطا، کمی، نقصان
دهی از بخش اترک شهرستان گنبدقابوس واقع در 33000 گزی شمال خاوری داشلی برون، و کنار رود خانه اترک نزدیک مرز ایران و شوروی. در حدود 20 خانوار ترکمن چادرنشین اطراف این آبادی ساکن هستند. شغل اهالی زراعت دیم و گله داری است. پاسگاه مرزبانی دارد. زمستان به اطراف ارتفاعات نازلی داغ میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از بخش اترک شهرستان گنبدقابوس واقع در 33000 گزی شمال خاوری داشلی برون، و کنار رود خانه اترک نزدیک مرز ایران و شوروی. در حدود 20 خانوار ترکمن چادرنشین اطراف این آبادی ساکن هستند. شغل اهالی زراعت دیم و گله داری است. پاسگاه مرزبانی دارد. زمستان به اطراف ارتفاعات نازلی داغ میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد واقع در 45 هزارگزی شمال خاوری مشهد و 15 هزارگزی شمال خاوری تبادکان. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 61 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد واقع در 45 هزارگزی شمال خاوری مشهد و 15 هزارگزی شمال خاوری تبادکان. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 61 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)