جدول جو
جدول جو

معنی قریکانلو - جستجوی لغت در جدول جو

قریکانلو
دهی از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد واقع در 23 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 5 هزارگزی باختر مالرو عمومی بجنورد به شقان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 279 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و میوه جات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان دولت خانه بخش حومه شهرستان قوچان در 30هزارگزی شمال خاوری قوچان واقع و سرزمین آن کوهستانی و هوای آن معتدل است و 453 تن سکنه دارد، آب آن از قنات و محصولات آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ کَ پَ نَ)
دهی جزء دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری سراب و 11 هزارگزی شوسۀ سراب به اردبیل. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 196 تن. آب آن از نهر و چاه و محصول آن غلات و حبوبات و محصول دامی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ لَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در ده هزارگزی جنوب باختری بجنورد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 33 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
دهی است از دهستان زوارم بخش شیروان شهرستان قوچان، سکنۀ آن 1013 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و میوه جات. شغل اهالی زراعت، مالداری و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کُ کَ)
دهی است از دهستان مزرج بخش حومه شهرستان قوچان. کوهستانی و معتدل است و 306 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
از ایلات اطراف خلخال آذربایجان است مرکب از چهارصد خانوار، و ییلاق و قشلاق ندارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 108)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان گل تپۀ فیض اﷲبیکی است که در بخش مرکزی شهرستان سقز واقع است و 100 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
دهی است از دهستان انکوت بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 21 هزارگزی شمال باختر گرمی و 15 هزارگزی شوسۀ بیله سوار به گرمی. موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر است. سکنۀ آن 103 تن میباشد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ دَ)
دهی است از دهستان گرم خان بخش حومه شهرستان بجنورد واقع در 20 هزارگزی شمال بجنورد و3 هزارگزی شمال راه مالرو عمومی بجنورد به نجف آباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل و سکنۀ آن 465 تن است. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات، بنشن، تریاک و شغل اهالی زراعت و گله داری و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی ازبخش سیه چشمه شهرستان ماکو. دارای 441 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده آنجا غلات و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. در سه محل به فاصله یک کیلومتر از هم بنام ریحانلوی بالا و پایین و وسط مشهور است. سکنۀ ریحانلوی بالا 259 تن و ریحانلوی پایین 50 تن و ریحانلوی وسط که به نام ریحانلوی کربلای علی نیز معروف است، 132 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کِ وو)
دهی از دهستان مرکزی بخش مانه است که در شهرستان بجنورد واقع است و 496 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا