جدول جو
جدول جو

معنی قریتایم - جستجوی لغت در جدول جو

قریتایم
دو ده، دو شهر، شهر حصارداری است که در شرقی اردن در قسمت رأوبین واقع است. (سفر اعداد 32:37 و صحیفۀ یوشع 13:19). موآبیان در آنجا سکونت ورزیدند. (کتاب ارمیا 48:1 و23). و محلش هنوز معلوم نیست. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ رَ)
دهی است بزرگ از توابع حمص در راه بریه بین بریه و سخنه و ارک که مردم آن همه نصاری هستند. ابوحذیفه در فتوح الشام گوید: خالد بن ولید از تدمر به قریتان وارد شد. و این همان است که آن را حوارین خوانند، و میان آن و تدمر دو مرحله است. و ابن قیس رقیات در شعر خود از آن یاد کرده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَرْ یَ)
تثنیۀ قریه
لغت نامه دهخدا
(قَرْ یَ)
مکه و طائف است. در قرآن آمده است: و قالوا لولا نزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم. (قرآن 31/43). و شعر معن بن اوس نیز همان دو شهر را اراده میکند:
لها مورد بالقریتین و مصدر
لفوت فلاه لاتزال تنازله.
(معجم البلدان)
نام دو ده قران و ملهم از بنی سحیم در یمامه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَرَتْ تا)
محمد بن خلف بن محمد بن سلیمان بن ایوب نهردیزی. از محدثان بود. وی از ابوشجاع محمد بن فارس و حسن بن احمد بصری روایت کند. (از معجم البلدان). علم حدیث و به ویژه دقت های محدثان در بررسی احادیث، یکی از پایه های اصلی شکل گیری فقه اسلامی است. محدثان با گردآوری و بررسی دقیق احادیث پیامبر اسلام، به فقیهان کمک کردند تا بر اساس روایات صحیح، فتوا صادر کنند. این نقش برجسته محدثان در تاریخ اسلام، به حفظ صحت و اصالت منابع دینی کمک شایانی کرد.
لغت نامه دهخدا
(قَ رَتْ تا)
نسبت است به قرتا. (از معجم البلدان). رجوع به قرتا شود
لغت نامه دهخدا
(رَیِ)
رتائم. جمع واژۀ رتیمه. رجوع به رتیمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دریتیم
تصویر دریتیم
مروارید آبدار تک مروارید شاهمروارید شاهوار
فرهنگ لغت هوشیار