جدول جو
جدول جو

معنی قرایوسف - جستجوی لغت در جدول جو

قرایوسف(قَ سُ)
پسر قرامحمد قراقویونلو بوده که بعد از کشته شدن پدرش در شام ریاست یافته، و نخستین کس از این دودمان است که مستقل شده و در تبریز و عراق و اناطولی مکرر با سپاه امیر تیمور زدوخورد کرده و با سلطان احمد جلایر متفق شده با هم به سلطان بایزید عثمانی پناه بردند و هنگام حملۀ تیمور به مصر گریختند (790- 822 هجری قمری). پادشاه مصر الملک الناصر فرج آن پناهندگان را از بیم بازخواست امیر تیمور به زندان افکند اما بعد از انتشار خبر مرگ امیر تیمور آنان را آزاد ساخت، قرایوسف به طایفۀ خود درآمد و سپاهی به جنگ میرزا ابوبکر نوادۀ تیمور برد که با پدرش میرانشاه حکمرانی آذربایجان داشتند، و ابوبکر را شکست داد و در ذی القعده 810 یعنی سال بعد میرانشاه را کشته آذربایجان را صاحب شد. قرایوسف پس از استقلال یافتن نخست در دیاربکر بر قره عثمان بایندری رئیس طایفۀ آق قویونلو تاخت، سپس با سلطان احمد جلایر که خویشاوند و دوست دیرین وی بود دست به گریبان شد و او را در حوالی تبریز مقتول ساخت (813 ه. ق.). قلمرو قرایوسف بعد از این فتح ازمشرق به ساوه و از مغرب به حلب رسید، در این هنگام شاهرخ پسر امیر تیمور از هرات به قصد او لشکر کشید، قرایوسف هنگامی که به مقابلۀ او میرفت در اوجان آذربایجان در 65سالگی در روز پنجشنبه 17 ذیقعده 822 ه. ق. وفات یافت. رجوع به معجم الانساب زامباور و فهرست حبیب السیر چ خیام و تاریخ مغول 463 و ص 464 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شرابی است شیرین متخذ از انگور که مسمی است به قریطیقوس. شراب حلوی است که از انگوری که به یونانی فریطیقونس نامند، سازند. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(مُلْ لا)
دهی از دهستان کلخواران است که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
باقلی است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
قراطوس به یونانی دروفتیون است. (مخزن الادویه). گویا مؤلف فهرست عبارت ابن بیطار را که ذیل دروقنیون آرد: دیسقودوس فی الرابعه و قراطوس یسمیه العفاین، درک نکرده و نام شخص را بجای نام گیاه آورده و حتی نام گیاه را نیز به دروفتیون تحریف کرده است. ابن البیطار در مفردات خود از قراطوس که جمّاع الادویه و گیاه شناسی قدیم بوده و جالینوس از او نقل و روایت کرده در ذیل کلمه دروقنیون نام برده است. رجوع به کلمه دروقنیون در ابن البیطار و دروقینون در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(اِ کَ دَ)
ابن قرایوسف، از سلسلۀ قراقویونلو (839-841 هجری قمری) بعد از وفات قره یوسف قراقویونلو لشکری که بجلوگیری شاهرخ میرفت پراکنده گشت و پیشروان سپاه شاهرخ به فرماندهی بایسنقر پسرش وارد تبریز شده بنام شاهرخ سکه زدند. شاهرخ زمستان را در قره باغ گذرانیده و پس از دو ماه به تبریز وارد شد و بعزم سرکوبی پسران قرایوسف باخلاط و اطراف دریاچۀ وان رفت و بعد از جنگ سختی آنان را شکست داد (824) و خود از راه تبریز به خراسان مراجعت کرد، اسکندر پسر قره یوسف موقع را مغتنم شمرده آذربایجان را مجدداً بدست آورد. در سال 832 شاهرخ بار دیگر لشکر به آذربایجان برد و پیش از رسیدن امیرتیموربسلطانیه اسکندر آن شهر را ترک کرد شاهرخ ماه رمضان آن سال را در سلطانیه بسر برد و در سلماس (شاهپور) اسکندر را شکستی فاحش داد (832). اسکندر به اناطولی گریخت و شاهرخ آذربایجان را به پسر دیگر قرایوسف ابوسعید نام سپرد و بهرات بازگشت. در زمستان سال 835 اسکندر به آذربایجان رو نهاد و برادر را بقتل رسانیده و بتخریب قلاع اران و شروان پرداخت. در 838 شاهرخ بارسوم بدفع لشکر او لشکر کشید، زمستان را در ری گذرانید. در این وقت جهانشاه برادر دیگر اسکندر بخدمت او آمد و اسکندر آذربایجان را ترک کرد. سال بعد شاهرخ حکومت آنجا را به جهانشاه تفویض کرد، پس از بازگشتن شاهرخ به خراسان اسکندر با میرزا جهانشاه به جنگ پرداخت و از برادر شکست خورده بقلعۀ النجق نخجوان پناه برد و در آنجا در 25 شوال 841 بدست پسر خود قباد نام کشته شد. رجوع بحبیب السیر جزو 3 از ج 3 ص 64، 178، 197، 198، 200- 202، 204، 227، 229 و مرآت البلدان ج 1ص 401 و ترجمه طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 226 شود
لغت نامه دهخدا