طائفه ای از مغول که بی باک ترین آنان به شمار میروند: لشکر قراوناس که نسناس صفت اند... در میان مغول از ایشان بی باک تر نباشد... (تاریخ وصاف ص 118 چ بمبئی) (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 121، 122، 124، 140، 409، 411)
طائفه ای از مغول که بی باک ترین آنان به شمار میروند: لشکر قراوناس که نسناس صفت اند... در میان مغول از ایشان بی باک تر نباشد... (تاریخ وصاف ص 118 چ بمبئی) (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 121، 122، 124، 140، 409، 411)
گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودن، رودنگ، روین، روینگ، رویناس، روغناس، زغنار
گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودَن، رودَنگ، رویَن، رویَنگ، رویناس، روغناس، زُغنار
روغناس، رناس، روین، روینک، عروق الصباغین، عروق ضمر، فوه، نباتی است رنگی که بیشتر در آذربایجان و حوالی یزد روید و رنگرزی را به کار آید، (یادداشت مؤلف)، به معنی همان رودنک که جامه بدان سرخ کنند، (انجمن آرا) (آنندراج) (از شرفنامۀ منیری) (از غیاث اللغات)، روین، (لغت فرس اسدی) (فرهنگ اوبهی)، گیاهی است معروف که بدان جامه و ابریشم رنگ کنند و به عربی فوه و عروق الخمر خوانند، (برهان)، اسم فارسی فوهالصبغ است، (تحفۀ حکیم مؤمن)، گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیرپنیر، دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد، ارتفاع آن بدو متر می رسد ولی برگهای آن درشت تر است، و از ریشه آن مادۀ قرمزرنگی به دست می آید که در رنگرزی به کار می رود، (فرهنگ فارسی معین) : و از شهر بردع ابریشم خیزد و استران نیک و روناس و شاه بلوط و کرویا، (حدود العالم)، تن ز سرما چو نیل و چون روناس منجمد گشته در عروق دماء، سپاهانی (از شرفنامه)، ورجوع به روین شود
روغناس، رناس، روین، روینک، عروق الصباغین، عروق ضمر، فوه، نباتی است رنگی که بیشتر در آذربایجان و حوالی یزد روید و رنگرزی را به کار آید، (یادداشت مؤلف)، به معنی همان رودنک که جامه بدان سرخ کنند، (انجمن آرا) (آنندراج) (از شرفنامۀ منیری) (از غیاث اللغات)، روین، (لغت فرس اسدی) (فرهنگ اوبهی)، گیاهی است معروف که بدان جامه و ابریشم رنگ کنند و به عربی فوه و عروق الخمر خوانند، (برهان)، اسم فارسی فوهالصبغ است، (تحفۀ حکیم مؤمن)، گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیرپنیر، دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد، ارتفاع آن بدو متر می رسد ولی برگهای آن درشت تر است، و از ریشه آن مادۀ قرمزرنگی به دست می آید که در رنگرزی به کار می رود، (فرهنگ فارسی معین) : و از شهر بردع ابریشم خیزد و استران نیک و روناس و شاه بلوط و کرویا، (حدود العالم)، تن ز سرما چو نیل و چون روناس منجمد گشته در عروق دماء، سپاهانی (از شرفنامه)، ورجوع به روین شود
دهی است از دهستان مرکزی بخش مانۀ شهرستان بجنورد، در 8000گزی باختر مانه و دوهزارگزی جنوب مالرو محمدآباد به دشتک و در جلگه واقع است هوای آن معتدل میباشد، 299 تن سکنه دارد، آب آن از رود خانه اترک و محصول آن غلات و تریاک و پنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش مانۀ شهرستان بجنورد، در 8000گزی باختر مانه و دوهزارگزی جنوب مالرو محمدآباد به دشتک و در جلگه واقع است هوای آن معتدل میباشد، 299 تن سکنه دارد، آب آن از رود خانه اترک و محصول آن غلات و تریاک و پنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز. واقع در 11 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 1500 گزی شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگۀ معتدل است. سکنۀ آن 272 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، درخت تبریزی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز. واقع در 11 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 1500 گزی شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگۀ معتدل است. سکنۀ آن 272 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، درخت تبریزی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
جج قرن، که مدت سی سال باشد، چه قرانات جمع قران است و قران به کسر، جمع قرن، چون بحار جمع بحر است. (غیاث اللغات) ، جمع واژۀ قران. رجوع به قران شود، علم قرانات، علمی است که بحث میکند از احکام جاریۀ در این عالم بسبب قران همه سیاره یا بعض آن در درجۀ واحد از برج معین. رجوع به قران و مقارنه شود
جج ِ قرن، که مدت سی سال باشد، چه قرانات جمع قران است و قران به کسر، جمع قرن، چون بحار جمع بحر است. (غیاث اللغات) ، جَمعِ واژۀ قران. رجوع به قران شود، علم قرانات، علمی است که بحث میکند از احکام جاریۀ در این عالم بسبب قران همه سیاره یا بعض آن در درجۀ واحد از برج معین. رجوع به قران و مقارنه شود
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس در 14000 گزی شمال خاوری کلاله. موقع جغرافیایی آن کوهستانی جنگلی معتدل مالاریائی. سکنۀ آن 150 تن. آب آن از چشمه سار و محصولات آن برنج، غلات، حبوبات، عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نمدمالی. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس در 14000 گزی شمال خاوری کلاله. موقع جغرافیایی آن کوهستانی جنگلی معتدل مالاریائی. سکنۀ آن 150 تن. آب آن از چشمه سار و محصولات آن برنج، غلات، حبوبات، عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نمدمالی. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
بیونانی، طین قیمولیا یعنی گل جزیره سیمل که امروز آن جزیره را ارژان تی یر نامند و در بصره این خاک را طین الحر خوانند و آن بر سه گونه است: طین ارمنی و طین سلجماسه و طین اشبانیا (اسپانیول) و گاه از طین قیمولیا، طین سیراف را خواهند. رجوع به طین قیمولیا و ترجمه ابن بیطار (لکلرک) ج 2 ص 423 دو سطر به آخر مانده شود
بیونانی، طین قیمولیا یعنی گِل ِ جزیره سیمل که امروز آن جزیره را ارژان تی یر نامند و در بصره این خاک را طین الحر خوانند و آن بر سه گونه است: طین ارمنی و طین سلجماسه و طین اشبانیا (اسپانیول) و گاه از طین قیمولیا، طین سیراف را خواهند. رجوع به طین قیمولیا و ترجمه ابن بیطار (لکلرک) ج 2 ص 423 دو سطر به آخر مانده شود
یا راونه نام شهری است زیبا و آباد در استان اوهویو از ایالات متحدۀ امریکا واقع در 207هزارگزی شمال خاوری ’کولومبوس’. این شهر دارای کارخانه های بسیار و تجارت حبوب و روغن و غیره میباشد. جمعیت آن برطبق آمار سال 1950م. 9857 تن است. این شهر بسال 1852م. بنا شد و در سال 1912م. بصورت یک شهر درآمد. (از قاموس الاعلام ترکی) (دائره المعارف بریتانیکا)
یا راونه نام شهری است زیبا و آباد در استان اوهویو از ایالات متحدۀ امریکا واقع در 207هزارگزی شمال خاوری ’کولومبوس’. این شهر دارای کارخانه های بسیار و تجارت حبوب و روغن و غیره میباشد. جمعیت آن برطبق آمار سال 1950م. 9857 تن است. این شهر بسال 1852م. بنا شد و در سال 1912م. بصورت یک شهر درآمد. (از قاموس الاعلام ترکی) (دائره المعارف بریتانیکا)
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
درختی است از تیره گل سرخیان جزو دسته بادامها که دارای میوه سفت میباشد. ساقه های آن بسیار مستحکم است و در قدیم از آنها برای ساختن عصا و چوب چپق استفاده میکردند چوب چپق
درختی است از تیره گل سرخیان جزو دسته بادامها که دارای میوه سفت میباشد. ساقه های آن بسیار مستحکم است و در قدیم از آنها برای ساختن عصا و چوب چپق استفاده میکردند چوب چپق
دیدن روناس درخواب، دلیل بر آرایش دنیا کند و خوردنش، دلیل بر مضرت و رنج و اندوه کند. اگر بیند جامه خویش را به روناس سرخ می کرد، دلیل که به عشرت دنیا مشغول شود و راه دین فرو گذارد. محمد بن سیرین
دیدن روناس درخواب، دلیل بر آرایش دنیا کند و خوردنش، دلیل بر مضرت و رنج و اندوه کند. اگر بیند جامه خویش را به روناس سرخ می کرد، دلیل که به عشرت دنیا مشغول شود و راه دین فرو گذارد. محمد بن سیرین