جدول جو
جدول جو

معنی قراقوینلو - جستجوی لغت در جدول جو

قراقوینلو
(قَ قُ یُ)
یکی از طوایف ترکمانان که نیمۀ قرن هشتم هجری در آذربایجان و غیره صاحب قدرت شدند (780- 774هجری قمری). (طبقات سلاطین اسلام 226). ترکمانان از طوایفی بودند که هنگام حملۀ مغول مساکن خود را در حوالی دریاچۀ خوارزم (آرال) ترک کرده بداخلۀ ایران آمدند و بر حسب تصادف هر طایفه ای از آنان در جایی استقرار یافتند. چون دولت ایلخانان مغول بپایان رسید در نیمۀ قرن هشتم ترکمانان هم مانند سایر طوایف ترک و مغول ازموقع استفاده کرده صاحب قدرت شدند از آن جمله دو طایفۀ ترکمان بتصرف نقاط شمالی بین النهرین پرداختند. قبیلۀ قراقوینلو (صاحبان گوسفندان سیاه) در شمال دریاچۀ وان و قبیلۀ آق قوینلو (صاحبان گوسفندان سفید) در دیاربکر استیلا یافتند. از قبیلۀ قراقوینلو چهارتن در مدت شصت و سه سال در ایران حکومت رانده اند:
1- قرایوسف بن قرامحمد یورمنشی بن بیرام خواجه. وی در 823 ه. ق. وفات کرد. رجوع به قرایوسف شود. 2- اسکندربن قرایوسف. وی در 841 هجری قمری بقتل رسید. 3- میرزا جهانشاه بن قرایوسف. وی در 839 هجری قمری با متابعت شاهرخ فرزند امیر تیمور در آذربایجان و نواحی شمال غرب با قدرتی تمام حکومت کرد و عراق و خراسان را نیز در تصرف آورد و در اواخر سلطنت او دو پسرش حسنعلی و پیربداغ بر وی قیام کردند و در 872 هجری قمری بدفع حسن بیک سر سلسلۀ آق قوینلو حاکم دیاربکر بدان صوب لشکر کشید و کاری از پیش نبرد و گاه بازگشت سواران حسن بیک او را دنبال کردند و با چند تن از پسران و کسانش بکشتند و جسد او را به تبریز بردند و در عمارت مظفریه (مسجد کبود) دفن کردند. عمر وی 72 سال و مدت سلطنتش سی و سه سال و چند ماه بود. 4- حسنعلی بن جهانشاه. مدت سلطنت وی یک سال بود و درگذشت و با مرگ وی سلسلۀ قراقوینلو منقرض گردید. رجوع به تاریخ مغول اقبال و طبقات سلاطین اسلام شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ترکی سیاگوسبندداران باراینان آق قویونلو سپیدگوسبندداران گروه دیگر از فرمانروایان بایندریان
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی سیاگوسبندداران باراینان آق قویونلو سپیدگوسبندداران گروه دیگر از فرمانروایان بایندریان
فرهنگ لغت هوشیار