جدول جو
جدول جو

معنی قراشم - جستجوی لغت در جدول جو

قراشم
(قَ شِ)
کنۀ کلان جثه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، کنه. (ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ قرشام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به قرشام شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ شِ مَ)
یکی قراشیم. (از منتهی الارب). واحد قراشیم. (ناظم الاطباء). رجوع به قراشیم شود
لغت نامه دهخدا
(بُ شِ)
تیزنظر. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قَ قُ)
قراجه میدانداغی، دهی از دهستان کرم بخش ترک شهرستان میانه. واقع در 15هزارگزی خاور بخش 21000 گزی راه شوسۀ میانه به خلخال. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل وسکنۀ آن 125 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود سیاه، بزرک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُ ضِ)
نام جایی است در مدینه و آن در شعر احوص خطاب به کسری آنجا که ادعا میکند خزاعه از اولاد نضربن کنانه هستند آمده است:
و اصبحت لاکعباً اباک لحقته
ولا الصلت اذ ضیّعت جدک تلحق
و اصبحت کالمهریق فضله مائه
لضاحی سراب بالملا یترقرق
دع القوم ما احتلّوا ببطن قراضم
و حیث تفشی بیضه المتفلق.
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
نوعی از گیاه رمث است، بار آن همچودو طبق بر هم نهاده و در آن نخستین کرمکی سپید پیداگردد و سپس کنه شود. قراشمه به ضم و فتح یکی آن. (از منتهی الارب). در اقرب الموارد قراشم است، کرمکی سپید که پس از چندی شبیه به کنه میگردد وتولید میشود در نوعی از گیاه رمث. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(قَ شِ)
جمع واژۀ قرشب ّ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به قرشب شود
لغت نامه دهخدا
(قِ)
کنۀکلان جثه. قراشم. (منتهی الارب). رجوع به قراشم شود
لغت نامه دهخدا
(قِ)
بریدن جای بینی ستور. (منتهی الارب) (آنندراج). الموضع الذی یقرم من انف البعیر. (اقرب الموارد) ، پردۀ سرخ بانگار. (منتهی الارب) (آنندراج) ، جامه از پشم رنگین نگارش. (منتهی الارب). بمعنی پردۀ رنگین و منقش نیز نوشته اند. (غیاث اللغات). جامه از ابریشم رنگین نگارین. (آنندراج) ، پردۀ تنک. (منتهی الارب) (آنندراج) (بحر الجواهر). پردۀ باریک و تنک. (غیاث اللغات) ، چادرشب. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
تبی که در آن مویها استیخ شده و راست گردد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(قِ شَم م)
درشت سخت و توانا، سوسمار سالخورده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قُ شِ)
گیاهی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از براشم
تصویر براشم
تیز نگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرشام
تصویر قرشام
کنه شتری
فرهنگ لغت هوشیار
تیمر از گیاهان، جمع قرمه، کناره ها کناره پاره ها کناره بریده ها پرده نازک تیمر
فرهنگ لغت هوشیار
پیاله ی چوبی که برای برداشتن ماست از تغار به کار آید، فرد
فرهنگ گویش مازندرانی