جدول جو
جدول جو

معنی قراسوران - جستجوی لغت در جدول جو

قراسوران
در دورۀ قاجار، سوار نگهبان راه یا مستحفظ قافله، سوار امنیه
تصویری از قراسوران
تصویر قراسوران
فرهنگ فارسی عمید
قراسوران
(قَ)
قراسورن. سرهنگ محافظین قافله و محافظین راه. (ناظم الاطباء). کسی که به سرکردگی فوجی از طرف سلاطین در راهها بنشیند تا قوافل را از منازل مخوفه محفوظ بگذارند و معنی ترکیبی آن در ترکی سپاهی راننده، قراسپاهی و سورن راننده:
آخر آن چهره قراسورن خط خواهد شد
بس که خال تو ره قافلۀ مور زند.
محسن تأثیر (از آنندراج).
، (خراج...) نوعی خراج بوده است که سابقاً از قراء میگرفته اند. (مرآت البلدان ج 1 ص 337)
لغت نامه دهخدا
قراسوران
ترکی سپاهیران، جندار سرهنگ محافظان قافله آنکه بسرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راهها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف بسلامت بگذراند امنیه. یا خراج قراسواران. نوعی خراج که سابقا از قری و قصبات می گرفتند (قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
قراسوران
((قَ))
قره سوران. قراسورن، سرهنگ محافظان قافله، آن که به سرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راه ها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف به سلامت بگذراند، امنیه
تصویری از قراسوران
تصویر قراسوران
فرهنگ فارسی معین
قراسوران
امنیه، راهدار، ژاندارم، قره سوران
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ رَ)
قراسوران. رجوع به قراسوران شود
لغت نامه دهخدا
جایی است در ساری. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 344 شود. ظاهراً قراطوغان همان قراطغان است. رجوع به به قراطغان و فهرست ترجمه مازندران و استراباد رابینو شود
لغت نامه دهخدا
(رَسْ وَ)
سرو روان و سرو آزاد، یعنی مانند سرو می خرامد، و به این اسم معشوق را متصف کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
سرهنگ محافظان قافله آنکه بسرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راهها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف بسلامت بگذراند امنیه. یا خراج قراسواران. نوعی خراج که سابقا از قری و قصبات می گرفتند (قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی سپاهیران، جندار قراسوران بنگرید به قراسوران گروهی که از طرف دولت مامور حفاظت راهها و جاده ها می شدند تا مسافران و کاروانها را از شر قاطعان طریق محفوظ دارند (صفویان تا قاجاریان) امنیه ژاندارم
فرهنگ لغت هوشیار