قرابت(قَ بَ) خویشی و خویشاوندی. رجوع به قرابه شود ادامه... خویشی و خویشاوندی. رجوع به قرابه شود لغت نامه دهخدا
قرابت بستگی، خویشاوندی، خویشی، نزدیکی، نسب، نسبت، وابستگی ادامه... بستگی، خویشاوندی، خویشی، نزدیکی، نسب، نسبت، وابستگی فرهنگ واژه مترادف متضاد
قرابت uhusiano, uhusiano wa damu ادامه... uhusiano, uhusiano wa damu تصویر قرابت دیکشنری فارسی به سواحیلی
قرابت afinitas, hubungan keluarga ادامه... afinitas, hubungan keluarga تصویر قرابت دیکشنری فارسی به اندونزیایی