جدول جو
جدول جو

معنی قدیدیون - جستجوی لغت در جدول جو

قدیدیون
(قَ دی یو)
پیروان لشکر از اهل حرفه مانند پاره دوز، بیطار، کاسه گر، آهنگر، درزی و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قدیدیون
پیروان لشکر پیشه ورانی که سپاه را همراهی می کنند پیرا سپاهیان
تصویری از قدیدیون
تصویر قدیدیون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جدیدین
تصویر جدیدین
شب و روز (زیرا هرگز کهنه نمی شوند)
فرهنگ فارسی عمید
به یونانی عقل است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
وزنی معادل یک مثقال و نیم. (مفاتیح)
لغت نامه دهخدا
(لَ دی یو)
بطنی از هلیامالک. (صبح الاعشی ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(زَ دی یو)
جماعتی از محدثان منسوب به زید بن علی (ع) مذهباً و نسباً. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به زید بن علی و زیدیه شود
لغت نامه دهخدا
(قُ دَ)
مصغر قدّام به معنی پیش. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قدام شود
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ)
بازی است مرعرب را. (منتهی الارب). لهو. (اقرب الموارد) ، بازی و تفرج و سرگرمی. (ناظم الاطباء) ، بازیچه. (ناظم الاطباء). اما دو معنی اخیر در فرهنگهای معتبر عربی دیده نشد
لغت نامه دهخدا
(قُ دَ دی ی)
حزام بن هشام خزاعی از راویان است. (معجم البلدان). روات در علم حدیث نه تنها کسانی هستند که احادیث پیامبر اسلام (ص) را از دیگران می شنوند و آن ها را حفظ می کنند، بلکه این افراد در بررسی صحت و سقم روایات نیز دخیل هستند. محدثان با بررسی زندگی و شخصیت روات، روایات صحیح و معتبر را از غیرمعتبر تفکیک می کنند. در نتیجه، نقش روات در صحت سنجی احادیث و جلوگیری از تحریف آن ها بسیار مهم است.
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ)
سفر دوام و کوچ همیشه. (آنندراج) ، خادم مطبخ. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا