قدردان قدرشناس، آنکه ارزش کسی یا چیزی را بداند، قدردان ادامه... قدرشناس، آنکه ارزش کسی یا چیزی را بداند، قدردان تصویر قدردان فرهنگ فارسی عمید
قدردان سپاسگزار، شکرگزار، قدرشناس، ممنون، نمک شناسمتضاد: قدرنشناس ادامه... سپاسگزار، شکرگزار، قدرشناس، ممنون، نمک شناسمتضاد: قدرنشناس فرهنگ واژه مترادف متضاد
قدردانقَدردان minnettarlık duyan ادامه... minnettarlık duyan تصویر قدردان دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی