جدول جو
جدول جو

معنی قدبوح - جستجوی لغت در جدول جو

قدبوح(قَ دَ)
ده کوچکی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند. در9هزارگزی جنوب باختری بیرجند واقع و موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است. 23 تن سکنه دارد. آب آن از قنات، محصول آنجا غلات، ابریشم، شغل اهالی زراعت است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ)
زشت و زبون. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(ذَلْیْ)
قبح. قبوحه. قباح. زشتی. زشت گردیدن. (از منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدوح
تصویر قدوح
مگس، چاه لب پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبوح
تصویر قبوح
زشتی، زشت گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار