جدول جو
جدول جو

معنی قدامی - جستجوی لغت در جدول جو

قدامی
(قُ ما)
یزک: قدامی الجیش، یزک لشکر. (منتهی الارب) ، جمع واژۀ قادمه. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قادمه شود، ج قدیم. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قدیم شود
لغت نامه دهخدا
قدامی
(قُ)
نام دهی است در وشم از ده های یمامه که دارای نخلستان است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
قدامی
جمع قدیم، دیرینگان پیشینیان و پیشروان لشکر، جمع قادمه، پر های دراز پر های بلند بال در تازی نیامده پیشین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ)
جمع واژۀ قدموس. (منتهی الارب) (آنندراج). شتران بزرگ. (آنندراج). رجوع به قدموس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدامیس
تصویر قدامیس
جمع قدموس، شتران بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدامه
تصویر قدامه
دیرینگی کهنگی پیشینگی
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده (افزونی یاء بر قدیم درست نیست) (با یاء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی... و امثال آن اگر با یاء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یاء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطامی
تصویر قطامی
باشه دوربین، تند و تیز: می، دل به دریازدن شتابکار
فرهنگ لغت هوشیار
سنگی است سبز تیره رنگ که در سواحل دریا ها بهم رسد و خفیف و درشت باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
دیرینه، کهنه، سال دیده، پیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
کهن، باستانی، کهنه، پارینه، دیرین، دیرینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
قديمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
Ancient, Antiquated, Old
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
ancien, antiquité, vieux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antigo, antiquado, velho
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
古老的 , 陈旧的 , 老的
دیکشنری فارسی به چینی
کهنگی، حفاظت
دیکشنری اردو به فارسی
قدیمی، باستانی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
قدیم , قدیمی , پرانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
প্রাচীন , পুরানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
โบราณ , ล้าสมัย , เก่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
kale, zamani, mzee
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antik, eski
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
古代の , 古い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
고대의 , 오래된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
עתיק , ישן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
древний , устаревший , старый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
kuno, tua
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
प्राचीन , पुराना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
oud, verouderd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antico, antiquato, vecchio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
стародавній , застарілий , старий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
starożytny, przestarzały, stary
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antik, veraltet, alt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antiguo, anticuado, viejo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی