جدول جو
جدول جو

معنی قدآور - جستجوی لغت در جدول جو

قدآور
(قَ)
راهبر و قیل سواران که بیرون لشکر باشند برای محافظت و به هندی چوکی نامند و نیز هر دو لغت با زای معجمه هم آمده است. (آنندراج به نقل از مؤید الفضلاء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قدور
تصویر قدور
قدرها، دیگ ها، مرجل ها، جمع واژۀ قدر
فرهنگ فارسی عمید
(قَدْ دو)
ابن محمد بن سلیمان مشهور به مستغانمی فقیهی است از مردم مستغانم از ولایت وهران. وی در حدود بیست تألیف دارد. از آنهاست: 1- جلاءالران در مواریث. 2- دررالفیض اللدفی فیما یتعلق بالکسب العیانی و السنی. به سال 1322 هجری قمری درگذشت. رجوع به تعریف الخلف 2:322 و اعلام زرکلی ج 2: 792 و معجم المؤلفین ج 8 ص 129 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قداور
تصویر قداور
ترکی راهبر، پاسدار لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قد آور
تصویر قد آور
ترکی راهبر، پاسدار لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدور
تصویر قدور
توانستن
فرهنگ لغت هوشیار