جدول جو
جدول جو

معنی قتوبه - جستجوی لغت در جدول جو

قتوبه
(قَ بَ)
شتر با قتب. (منتهی الارب). شتر با قتب که خوی گیر باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توبه
تصویر توبه
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، قزح، کلکم، شدکیس، قوس و قزح، سرگیس، رخش، آدینده، تویه، تیراژه، اغلیسون، نوس، آلیسا، نوسه، تربسه، سرکیس، سویسه، سدکیس، ترسه، ایرسا، کرکم، آزفنداک، آفنداک، آژفنداک، نوشه، تیراژی، تربیسه، درونه، سرویسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توبه
تصویر توبه
دست کشیدن از گناه و بازگشتن به راه حق، بازگشت و پشیمانی از گناه، نهمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۲۹ آیه، برائت، مخزیه، فاضحه، سیف. این سوره با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشده است
توبۀ نصوح: توبۀ قطعی و حقیقی که هرگز شکسته نشود
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
از گناه بازگشتن. (تاج المصادر بیهقی). بازگشتن از گناه، باز مهربان شدن خدا بر کسی. توفیق توبه دادن کسی را خدای، آسان گردانیدن خدای دشواری کسی را. (منتهی الارب). رجوع به توبه شود
لغت نامه دهخدا
(قُ تَ بَ)
ابن مسلم باهلی وی در زمان عبدالملک بن مروان (65 -85 ه. ق.) از طرف حجاج بن یوسف به حکومت خراسان منصوب شد. حجاج به سال 85 یزید بن مهلب را از خراسان معزول کرد و خراسان قتیبه بن مسلم را داد. در زمان ولید بن عبدالملک مروان قتیبه از خراسان به ترکستان رفت و سکندریه را با جنگ گرفت و به سال 87 از آنجا خواستۀفراوان آورد و بتان زرین و سیمین و از آن جمله بت زرین بود دویست و پنجاه هزار مثقال، همه بتان را بگداخت و بر لشکر بخش کرد بعد از آن بخارا و سمرقند و سغد و جاج و فرغانه که شهرستان آن را کاشان خوانند و خوارزم و دیگر ولایات ترک در فرمان خود آورد و به خراسان آمد و مرو دارالملک ساخت. در زمان سلیمان بن عبدالملک قتیبه با قوم کاشعر تمیمی به جزیت صلح کرد و بر سلیمان عاصی شد و لشکر بر او بیرون آمدند وکیعبن ابی شوریر تمیمی را بر خود امیر کردند وکیع با قتیبه جنگ کرد و کشته شد و از آن همه لشکر که با او بودند یک کس بیش نرست. سلیمان در عراقین و خراسان و ترکستان با قتیبه جنگ کرد. قتیبه در ترکستان فتح ها کرد و قلاع و بلاد مسخر گردانید و فتح گرگان و طبرستان که هیچ پادشاه از اکاسره و خلفای اسلام را دست نداده بود او رامیسر شد و چندان خواسته یافت که هزار هزار دینار زرسرخ خمس آن بود و در این معنی نامه ای به سلیمان می نوشت. وزیرش صالح بن عبدالله گفت ذکر مبلغ مکن مبادا بر تو حجت نشیند. وی بنوشت و بعد از مرگ سلیمان از آن زحمت دید. (تاریخ گزیده چ لندن ص 272، 273، 276، 277، 839). دوران خلافت عبدالملک و حکومت عمال ستم پیشۀ او یعنی حجاج بن یوسف ثقفی و قتیبه بن مسلم باهلی زمان شدت تعصب عربی و دورۀ محنت و خواری مسلمین غیرعرب است، مظالم بیست سالۀ حجاج و خونریزیها و خانمانسوزیهای قتیبه در خراسان و ماوراءالنهر تسلط عربی یعنی بنی امیه را که هنوز درست در این نواحی ریشه ندوانیده بود قوت داد و بسیاری از ایرانیها و آثار و کتب ایشان را یا به اسم ملت پرستی و ایران دوستی و یا بنام طرفداری از مخالفین بنی امیه نابود ساخت. (خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 63 و 64). و رجوع شود به احوال و اشعار رودکی سمرقندی ص 254، 255، 256، 257، 258
لغت نامه دهخدا
(رَ)
سخت گردیدن و درشت شدن. قسوب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قسوب شود
لغت نامه دهخدا
(قَ هََ بَ)
پیکان سه شاخه یا تیر خرد مقرطس. قهوباه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به قهوباه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از توبه
تصویر توبه
بازگشتن از گناه، اناب، بازگشت، پشیمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتبه
تصویر قتبه
روده بسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توبه
تصویر توبه
((تُ بِ))
پشیمان شدن از گناه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توبه
تصویر توبه
((تَ بَ))
رنگین کمان، قوس قزح، آژفنداک، ازفنداک، نوس، آزفنداک، نوسه، آدینده، تربسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توبه
تصویر توبه
بازگشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از توبه
تصویر توبه
التّوبة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از توبه
تصویر توبه
Penance, Repentance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توبه
تصویر توبه
pénitence, repentir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از توبه
تصویر توبه
покаяние , покаяние
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توبه
تصویر توبه
תְּשׁוּבָה , תְּשׁוּבָה
دیکشنری فارسی به عبری
توبه
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از توبه
تصویر توبه
کفارہ , توبه
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از توبه
تصویر توبه
প্রায়শ্চিত্ত , অনুশোচনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از توبه
تصویر توبه
toba, tauba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از توبه
تصویر توبه
kefaret, pişmanlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از توبه
تصویر توبه
참회 , 회개
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از توبه
تصویر توبه
懺悔 , 悔い改め
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از توبه
تصویر توبه
penebusan, penyesalan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از توبه
تصویر توبه
तपस्या , पश्चाताप
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از توبه
تصویر توبه
Buße
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از توبه
تصویر توبه
การสำนึกผิด , การสำนึกผิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از توبه
تصویر توبه
boetedoening, berouw
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از توبه
تصویر توبه
penitencia, arrepentimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از توبه
تصویر توبه
penitenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از توبه
تصویر توبه
penitência, arrependimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از توبه
تصویر توبه
pokuta, żałowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از توبه
تصویر توبه
покаяння , каяття
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از توبه
تصویر توبه
忏悔 , 悔过
دیکشنری فارسی به چینی